خاطرات
  • صفحه اصلی
  • خاطرات
  • خاطرات روزانه آیت الله هاشمی رفسنجانی / سال 1360/ کتاب «عبور از بحران»

خاطرات روزانه آیت الله هاشمی رفسنجانی / سال 1360/ کتاب «عبور از بحران»

استقبال محسن رضایی از هاشمی در فرودگاه اهواز *** تقاضا برای تفتیش بدنی ناطق نوری!

  • دوشنبه ۲۶ بهمن ۱۳۶۰

 بعد از نماز، مشغول نوشتن خاطرات عقب افتاده شدم. مقداری هم مطالعه‏کردم. صبح به‏مجلس رفتم. در کمیسیون اصل 90 شرکت کردم. گزارش کارشان‏را دادند. خواستار عرضه‏شدن کارشان از طریق صداوسیما یا تریبون مجلس‏بودند. با هر دو موافقت کردم. قانون اساسی‏می‏گوید، باید نتیجه اقدامات اصل90 در مجلس مطرح شود. ساعت دوازده آقای [علی اکبر]ناطق نوری وزیر کشورآمدند. راجع به فرمانده ژاندارمری و معاونان وزارت کشور مشورت‏داشتند و ازبرخورد افراد بیت آقای منتظری گله داشتند. خواسته بودند ایشان را هنگام ورودتفتیش بدنی کنند، ایشان امتناع کرده و برگشته بودند.

 بعدازظهر، طبق قرار قبلی به فرودگاه رفتیم. هواپیمای شاهین - اختصاصی شاه حاضر بود،به طرف اهواز پرواز کردیم. یک فانتوم و یک اف - 14 امنیت فضارا تأمین کردند. بااسکورت به خاطر جنگ به اهواز رسیدم. آقای رضائی‏فرمانده سپاه و عده‏ای از سپاهیان درفرودگاه منتظر بودند. بلافاصله به قرارگاه‏سپاه - گلف سابق - رفتیم. مشغول مذاکره با مسئولان‏سپاه خوزستان و فرماندهان‏عملیات شدیم. نماز مغرب و عشا را با سپاهیان قرارگاه خواندم وبرای آنهاسخنرانی کردم.

 سپس به بررسی وضع جبهه ادامه دادیم. آخر شب آقای صیاد شیرازی هم آمد و مذاکراتی‏شد و تصمیماتی اتخاذ گردید و فیلمها و عکسهای فراوان دسته‏جمعی گرفته و فیلمهایی ازداخل خرمشهر گرفته بودند، نمایش دادند. عراقیها،خانه‏ها را خراب می‏کنند. مذاکره بافرماندهان عملیاتی، اطلاعاتم را خیلی زیادکرد و با واقعیتهای میدان جنگ آشناتر شدم.

 در تنگه چزابه، حدود 350 شهید و بیش از هزار مجروح داده‏ایم. شانزده‏گردان سپاه شرکت‏داشته. ارتش چندان فعالیت نداشته و نظر آنها این بود که به‏منظور جلوگیری از عملیات وسیع مادر دزفول، عراق دست به آن حمله‏ها زده‏است. ساعت دوازده شب خوابیدیم؛ در همان اتاق‏عملیات جنگ.