جلسه علنی داشتیم. صبح و عصر، بحث درباره لایحه بازسازی بود.

ظهر دانشجویان «امامیه» پاکستان آمدند. ملاقات مفصلی با آن‌ها داشتم. می‌گفتند: جمعیت نیرومندی در پاکستان‌اند و شیفته انقلاب اسلامی ایران. نشریاتی داشتند که ترجمه نشریات ما بود که به اردو منتشر کرده‌اند و مدعی تیراژ بیست هزار بودند. مبلغ شش هزار تومان برای ساختمان یادبود 72 تن، شهدای دفتر حزب جمهوری اسلامی دادند. مرا تحت تأثیر قراردادند.

 عصر در دفتر آقای رجائی جلسه‌ای داشتیم. گزارش پیشرفت کار مبارزه با گروه‌های خرابکار را دادند. خیلی خوب بود و مشورت‌هایی در کیفیت برخورد شد. آقایان رجائی، باهنر، [علی] قدوسی، محسن رضایی، مهدوی کنی، خامنه‌ای، [مرتضی] رضایی، [رضا] سیف‌اللهی، [یوسف] کلاهدوز، [خسرو] تهرانی، [فخرالدین] حجازی و [بهزاد] نبوی بودند.

 شب نیز بعد از نماز در همان دفتر با آقایان  خامنه‌ای، موسوی اردبیلی، مهدوی، باهنر و رجائی جلسه مشورتی داشتیم. وضع ارز رسیدگی شد. فروش نفت کم است، عرضه بی‌حساب و ارزان عربستان سعودی، عرصه را بر دیگران - مخصوصاً ما - تنگ کرده. برای خواب به دفتر خود در مجلس رفتم.