جلسه علنی داشتیم. لایحه بازسازی مطرح بود.
من در اظهارات پیش از دستور، از تحرک جبهه و پیروزیهای طراح و کرخه کور تشکر کردم. موفقیتهای میدان جنگ، مرهمی برای این مصائب است.
ادامه جلسه را به آقای خوئینیها سپردم و خودم برای مشورت و تکمیل کابینه و انجام وظایف شورای ریاست جمهوری، به منزل آقای [موسوی] اردبیلی در کاخ نخستوزیری رفتم. آقایان مهدوی، ربانی املشی و بهزاد نبوی هم آمدند. بهزاد، گزارش کشف توطئه انفجار نخستوزیری را داد. قرار شد آقای ربانی [املشی] دادستان کل کشور، پرونده جریان تحقیق را زیر نظر بگیرد.
با آقایان مهدوی و [موسوی] اردبیلی، درباره کابینه، مخصوصاً وزیر کشور و وزیر راه، خیلی سریع توافق کردیم و کابینه کاملی برای اولین بار در تاریخ انقلاب تصویب کردیم و آقای مهدوی، کابینه را به مجلس معرفی کرد. این کارها در ظرف یکی دو ساعت انجام شد. راستی که هماهنگی چه اندازه کارها را سرعت میدهد.
در همان منزل آقای موسوی [اردبیلی] ناهار را خوردم، نماز خواندم، استراحت کردم و اخبار را گرفتم. وضع جبهه خوب است. بعد از شروع جلسه عصر مجلس، با نامه آقای مهدوی به مجلس رفتم و نامه را خواندم. سرعت عمل، تأثیر خوبی داشت. لایحه بازسازی را هم تمام کردیم.
عصر جلسه هیئترئیسه داشتیم. تصمیم گرفتیم تعطیل تابستانی مجلس را برای دو هفته، از هفته آینده، شروع کنیم و درباره تصفیه کارکنان و امنیت، تصمیماتی اتخاذ شد.
بیشتر وقت جلسه صرف بحث درباره حفاظت من شد که به نظر دوستان، هدف اول دشمن هستم. آخر شب، آقایان محسن رضایی و [محسن] رفیقدوست آمدند و برای امنیت فردای مجلس، پیشنهادی دادند و حرفهای زیادی داشتند. بعضیها، پیشنهاد جمعکردن موکتهای مجلس و نیز چیزهای قابل اشتغال دیگر را دادند، برای جلوگیری از وسعت آتشسوزیهای احتمالی، که پذیرفته نشد.