اول وقت آقای محمد درویش با آقای باقری، دامادش به منزل آمدند. درویش عازم جزیره کیش برای کاری بود. آقای باقری که در [واحد] سیاسی ایدئولوژی دانشکده افسری است، از محیط اسلامی و حزباللهی دانشکده و سرهنگ نامجو راضی است. بعد از انقلاب، دو دوره دانشجو گرفتهاند که مسلمان و انقلابیاند، و گفت سال سوم که از دانشجویان قبل از پیروزی انقلاباند، خیلی جالب نیستند و این روزها کارشان تمام است و به جبهه خواهند رفت. امیدوار بود که پس از گزینش امسال، محیط دانشکده یکپارچه اسلامی و انقلابی شود.
به زیارت امام رفتم. با امام درباره مسافرت به کره شمالی و مناظره با گروهها در تلویزیون مشورت کردم. امام موافق با هر دو بودند؛ ولی از اینکه خود ماها با آنها در تلویزیون ظاهر شویم، راضی نبودند و نظرشان این بود که افرادی غیر معمم و نه خیلی مشهور شرکت کنند.
گزارشی داشتند که سفارت شوروی مورد تهدید گروهکهاست. سفارش کردند که مواظبت شود، حادثهآفرینی نشود. در مورد ادعاهای شرکتهای آمریکائی نسبت به ایران فرمودند: زیر بار زور نرویم و مشروعیت حقوق ادعایی غیر حق را نپذیریم. قرار شد پیامی برای سالگرد شهادت مرحوم مطهری بدهند.
پیش از ظهر، جلسه کمیسیون آئیننامه داشتیم. بعدازظهر در جلسه پاسداران محافظ مجلس شرکت کردم و به سؤالاتشان پاسخ دادم. مصاحبهای با روزنامه اطلاعات به مناسبت سالگرد شهادت آقای مطهری داشتم. درباره کیفیت فیلمبرداری جلسات مجلس و پخش آن، مذاکراتی داشتیم.
مهندس بازرگان آمد و بحث مفصلی در مورد موضعگیریهای نهضت آزادی در مقابل دولت، قانون و اوضاع جاری کشور داشتیم. از اینکه برخلاف عقیده خودشان با بنیصدر، علیه همکاری دارند، جواب درستی نداشت و از اینکه دولت از نیروهای آنها استفاده نمیکند، گله داشت. این را بهعنوان انحصارطلبی حزب جمهوری اسلامی مطرح میکرد که جواب کافی شنید. بحث بهوقت دیگری موکول شد. مجاهدین خلق در تهران آشوب بپا کردند و جمعی از آنها دستگیر شدند.