از امروز تا دو هفته، مجلس تعطیلات تابستانی دارد. پرونده کامل حمله آمریکا به طبس را که آورده بودند، مطالعه کردم و بسیاری چیزها که از ذهنم بیرون رفته بود، تجدید خاطره شد، ولی مطلب مهم تازهای نیافتم. رویهمرفته به نظر میرسد، در ردههای بالا در ستاد ارتش و نیروی هوایی کسانی با آمریکا همراه بودهاند؛ منجمله سرتیپ باقری، فرمانده آن روز نیروی هوایی و تیمسار شادمهر رئیس ستاد آن زمان، اعمال مشکوکی انجام دادهاند؛ مثل جمع کردن ضد هواییهای فرودگاه تهران و دستور تخریب هلیکوپترهای آمریکایی مانده در طبس و....
حدود ساعت هشت صبح، صدای رگبار مسلسل ها از جلوی مجلس، به گوش رسید و چند دقیقه به طول انجامید. معلوم شد، یک تروریست به طرف ساختمان مجلس تیراندازی کرده و محافظان مجلس با آن وسعت جواب دادهاند. او را زخمی و بازداشت کردند و به بیمارستان بردند. خیلی عمل احمقانهای به نظر میرسد؛ مگر اینکه ضمن توطئهای دیگر باشد.
در همان لحظه، خبر رسید که بمبی در دفتر آقای [علی] قدوسی دادستان انقلاب منفجر شده و ایشان و دو سه نفر دیگر مجروح شدهاند و به بیمارستان منتقل شدهاند. بمب را در سقف اتاقطبقه پائین که کتابخانه متروکی است، کار گذاشتهاند و سقف پائین آمده و بالاخره بر اثر ضربه مغزی، ایشان در ساعت دو و ده دقیقه بعدازظهر، شهید شدند. (1) رحمت خدا به ارواح پاکشان. برای دادگاه انقلاب و قضاء کشور خسارت بزرگی است.
آقایان [عبدالکریم] شرعی و منیرالدین حسینی شیرازی آمدند و مایل بودند، من را درجریان نتایج کار سمینارهای متعدد و طولانی امور اقتصادی که داشتند، قرار دهند. قرار شد، بعداً ملاقات کنم.
آقایان دکتر [علی اکبر] ولایتی و [علیرضا] یارمحمدی هم درباره امنیتمجلس مطالبی داشتند. آقای [هرای] خالاتیان نماینده ارومیه در مجلس هم - که چند روزپیش مورد سوء قصد قرار گرفته بودند - و از بیمارستان مرخص شده بودند، چشمشان آسیبدیده و مشکل تأمین مخارجی را که متحمل شده، دارد.
عصر، آقای زوارهای آمد و برای کار آینده خود، مشورت میکرد. وسائل و ابزار ایمنی، برای تفتیش محیط، از کاخ نیاوران آورده بودند، ملاحظه کردم.
خبری رسید که توطئهای علیه مجلس، در جریان است. مسئولان اطلاعات سپاه آمدند وخبر را گرفتند که تعقیب کنند. شب به منزل آمدم. خیلی متأثر و ناراحت بودم. خبر ناراحتکننده شهادت سرهنگ وحید دستجردی، رئیس شهربانی - که در انفجار نخست وزیری مجروحشده بودند - هم رسید. متأسفانه، معمولاً هر شب با چنین خبرهائی به رختخواب میرویم.
***********************************************************************
1- شهید آیت الله علی قدوسی در 12 مرداد سال ۱۳۰۶ زمانی که هنوز بیش از دو سال از روی کار آمدن رضا خان نگذشته بود، در شهر کوچک نهاوند در خانوادهای روحانی متولد شد.پدرش یکی از روحانیون برجسته، صاحب علم و اجتهاد و تقوا بود. دوران خردسالی شهید تحت تعلیم پدری عالم و باتقوا و مادری متدین و پرهیزگار سپری شد.
در آن زمان، درس خواندن در مدارس جدید که تحول آموزش از شکل سنتی به سبک اروپایی رخ داده بود، برای فرزند یک روحانی معروف کار سادهای نبود، زیرا خانوادههای مذهبی ترجیح میدادند که فرزندانشان در همان مکتبخانههای قدیمی تعلیم ببینند تا از انحراف فکری و اخلاقی مصون بمانند اما آیت الله شهید قدوسی وارد این مدارس شد.
پس از گذراندن دوره ابتدایی تصمیم میگیرد که برای یادگیری دروس اسلامی به قم عزیمت کند، لذا در سال ۱۳۲۱ وارد حوزه علمیه شده و مشغول فراگیری دروس اسلامی میشود. در همان زمان جریان ضدیت حزب توده و جبهه ملی با روحانیت پیش آمد و او از کسانی بود که به مخالفت شدید با آنها پرداخت. شهید آیت الله قدوسی بعد از سالها تلمذ نزد استاد علامه مورد توجه وی واقع شده و استادش علامه طباطبایی او را به دامادی میپذیرد.
آیت الله شهید قدوسی پس از کودتای ۲۸ مرداد به دروس خود در حوزه ادامه داد. درس خارج را نزد آیت الله بروجردی و امام خمینی (ره) و دروس فلسفه را نزد علامه طباطبایی فرا گرفت . با پیش آمدن مسئله کاپیتولاسیون در ۴ آبان ۱۳۴۳ و سخنرانی کوبنده امام خمینی (ره) در اعتراض به این مسئله که منجر به دستگیری ایشان در ۱۳ آبان و تبعید به ترکیه شد، جامعه مدرسین با اعتراض شدید اقدام به انتشار اعلامیهها و نشریات مخفی کرد.
به علت شدت اختناق و فشار وارده از سوی رژیم استبداد، شاگردان دلسوخته امام خمینی (ره) از جمله شهید قدوسی تصمیم گرفتند کیفیت مبارزه را متناسب با وضع پراختناق تغییر دهند. این امر مقدمه تشکیل یک گروه سازمان یافته و مخفی از مدرسین و اساتید حوزه شد. این تشکیلات مخفی به بهانه بررسی و اصلاح امور حوزه برگزار میشد ولیکن به طراحی مبارزه با رژیم شاه میپرداخت. شهید قدوسی از موسسین این تشکل بود از دیگر فعالان این تشکیلات میتوان به شخصیتی همچون رهبر معظم انقلاب حضرت آیت الله خامنهای اشاره کرد.
در حدود سال ۱۳۴۴ این جمعیت توسط ساواک شناسایی و تمام روحانیونی که در آن بودند از جمله شهید قدوسی دستگیر و زندانی شدند. یکی از فصول درخشان شهید قدوسی تاسیس مدرسه حقانی بود که با همیاری جمعی از اساتید، همچون آیت الله جنتی، آیت الله مصباح و شهید آیت الله دکتر بهشتی انجام گرفت. تاسیس این مدرسه نه تنها یک حرکت صرفا فرهنگی، علمی و تربیتی نبود بلکه همان طور که بعدها معلوم شد یک حرکت سیاسی دقیق و حساب شدهای بود که بعد از قیام ۱۵ خرداد و تبعید امام به وقوع پیوست.
شهید قدوسی بدون غرور و با تواضع به دنبال اساتید میرفت و گاهی برای راضی کردن یک استاد، ده بار به وی رجوع میکرد. حرکت مدرسه حقانی باعث شد شماری از طلاب و فضلای عالم، متقی و آگاه به زمان تربیت شده و سرمایهای عظیم برای انقلاب اسلامی تبدیل شوند.
وی بعد از پیروزی انقلاب اسلامی یکی از اعضای فعال کمیته استقبال امام بود و به فرمان امام (ره) ماموریت پیدا کرد تا در دادگاههای انقلاب که در تهران تشکیل میشد حضور بهم رسانده و متصدی مقام قضاوت شد. پس از گذشت چند ماه از انقلاب دادگاههای انقلاب بی نظم و با مشکلات زیادی درگیر بود که این امر مسئولین را واداشت تا برای این وضعیت راه حلی بیابند. اولین قدم برای این مسئله قرار دادن مدیر دلسوز و مقتدر در راس دادگاهها بود که طی حکمی از سوی امام (ره) شهید قدوسی به سمت دادستانی کل کشور منصوب شد.
از اصلیترین فعالیتهای شهید پس از انتصاب به سمت دادستانی کل کشور، مبارزه با گروهکهای مسلح منافقین و ضدانقلاب بود. او به همراه افرادی چون شهید آیتالله دکتر بهشتی و شهید لاجوردی توانست اقدامات موثری در سرکوبی جریانات ایجاد شده از سوی منافقین و ضدانقلاب انجام دهد. از جمله اقدامات شهید قدوسی در سرکوب منافقین و ضدانقلاب انتشار اطلاعیهای در 19فروردین1360 بود. این اطلاعیه شامل ۱۰ماده بود که با امضای شخص آیتالله قدوسی منتشر شد.
بر اساس مفاد این اطلاعیه، انتشار روزنامه بدون مجوز وزارت ارشاد، انجام جلسه های غیر قانونی و بدون مجوز وزارت کشور، مسلح بودن احزاب و گروههای مسلح غیر رسمی و... ممنوع اعلام شد. از مفاد دیگر این اطلاعیه تسلیم اسلحههای بدون مجوز در دست گروهکهای ضد انقلاب و منافقین به دولت بود. بعد از این اطلاعیه، مقاومت سازمان منافقین در تحویل سلاح باعث شد به مرور نقاب از چهره آنان فرو افتد. سرانجام در ۱۴خرداد۱۳۶۰ پس از آخرین اخطار شهید قدوسی به منافقین مبنی بر تحویل سلاح به دولت و ممانعت آنها، اقدام نظامی برای خلع سلاح منافقین صورت گرفت. طی این اقدام گروهک منافقین تصمیم به جنگ مسلحانه گرفتند. پس از این جریان اقدامات شهید قدوسی برای شناسایی و دستگیری عوامل نفوذی منافقین در ارگانهای دولتی باری دیگر خشم منافقین را برانگیخت.
ماجرای انفجار دفتر دادستانی و به شهادت رساندن آیتالله قدوسی
سرانجام پس از رسیدگی شهید به پرونده جنازهسازی برای مسعود کشمیری در جریان انفجار دفتر نخستوزیری توسط منافقین و برخورد با محمد فخارزادهکرمانی، از اعضای نفوذی این گروهک، دستور انفجار دفتر دادستانی و به شهادت رساندن آیتالله قدوسی از سوی منافقین صادر شد. در این عملیات محمد فخارزاده با کار گذاشتن بمبی در سقف کاذب کتابخانهای که در زیر اتاق دادستانی واقع شده بود، در ۱۴شهریور۱۳۶۰ آیتالله قدوسی را به شهادت رساند. پیکر شهید آیتالله قدوسی پس از تشییع در صحن مطهر حرم حضرت معصومه(سلاماللهعلیها) در قم به خاک سپرده شد.