چهارشنبه ۵ فروردین ۱۳۷۷ // ۲۶ ذیقعده ۱۴۱۸ ۲۵ مارس ۱۹۹۸
در گشت دیشب در ساحل کیش، منظره دوچرخهسواری خانمها و آقایان را دیدم. جالب است که تا ساعت دوازده شب، خانمها با امنیت کامل و آرامش خاطر، میتوانند در جادهها و خیابانها باشند. در بندر کیش، تعداد زیادی از اتومبیلها را دیدیم که از بندر چارک با سرنشینان روی بارجی[1] سوار شده و به کیش آمده بودند. در کنترل شرایط ورودی اتومبیل، تعدادی از آنها را ممنوعالدخول کرده بودند. به آقای یزدانپناه گفتم، به مشکلشان رسیدگی کند و از این به بعد هم در مبدأ حرکت جلوگیری کنند و نه در جزیره که مردم پس از پرداخت کرایه حمل، مجبور به عدم استفاده از ماشینشان شوند. گفتند این بارج، با اعمال نفوذ فرماندار لنگه، بارگیری کرده است.
در منطقه ورزشی، از پایاب قنات قدیمی جزیره بازدید کردم. خوب درست شده و مقداری آب شیرین هم میدهد که با پمپ بادی به سطح میآورند و به مصرف فضای سبز میرسد. در رستوران آن، چای صرف شد و پیشنهاد کاظم مرعشی، در مورد رایج کردن اظهارنامه کتبی در گمرک برای مسافران کیش و اعتماد به آن در مقابل تفتیش وسایل که خیلی وقتگیر و اعصابخردکن است، مطرح و قرار شد پیگیری کنند.
آقای یزدانپناه، از تعویض دو عضو هیئتمدیره، بدون جلب نظر ایشان گله داشت و گفت، دبیرخانه مناطق آزاد، با اضافه کردن پرسنل، کمکم تبدیل به اُرگان مزاحم و دست و پاگیر میشود و با گرفتن زمین در کیش برای پرسنل، از مقام خود سوءاستفاده کردهاند.
آقای [محمدعلی] طالب، امامجمعه کیش و آقای [مصطفی] هاشمیطبا، رئیس [سازمان] تربیتبدنی و مدیران کیش آمدند. در مورد رفع مشکلات اداری و مقرراتی کیش استمداد کردند. انتظارات بیشازحد از من دارند، برای حل مشکلات و باز کردن گرهها. دوچرخهای که در کیش مونتاژ میشود، برای دیدن من آوردند.
امروز هم برای غواصی، ولی در جای جالبتر در عمق بیشتر در ساحل پاویون در دستساخت تا عمق هشت متری زیر آب رفتیم. تنوع و زیبایی ماهیها که رنگی و مرجانها و سایر موجودات آبی، بسیار جالب است. در میان امواج انبوه ماهیان شنا میکردم. مارهای دریایی، خارهای دریایی و... همه زیبا هستند. کف دریا را ماسه پوشانده و سوراخهای کوچکی که گویا بعضی موجودات برای تخمگذاری ایجاد میکنند و ماهی جالب سفرهماهی که با لمس آن شوک برقی ایجاد میشود. حدود سهربع ساعت زیر آب بودیم و هوای کپسول دکتر سعید تمام شد و کپسول مربی نزدیک به اتمام بود، ولی کپسول من هنوز ۲۰ دقیقه هوا داشت؛ مربی آن را دلیل بر تنفس منظم و خوب من میداند. به ساحل آمدیم. بچهها مشغول جتاسکی بودند. من هم دقایقی جتاسکی سوار شدم.
عصر آقای [منوچهر] نوذری آمد. هنرمند صداوسیما و برگزارکننده [برنامه] مسابقه هفته است. گله داشت از آقای [احمد] پورنجاتی، [معاون سیما] که به خاطر گزارش واهی، او را ممنوعالتصویر کرده و بعد از کشف غلط بودن گزارش، جبران نکرده و نیز از جو پلیسی و سوءظن نسبت به هنرمندان قدیمی در صداوسیما که اخیراً تشدید شده است، شاکی بود. تشکر داشت از اخوی محمد، [رئیس سابق سازمان صداوسیما] که در دوران مسئولیت، نسبت به آنها خوشرفتاری داشته و نیز از کمکی که اخوی و رهبری برای تهیه مسکن ایشان کردهاند. تقاضا داشت برای تهیه ماشین و سفر حج کمکش کنم.
آقای [سیدحسین] موسویان آمد. برای تأسیس حزب استقلال مشورت کرد و از گروهگرایی دولت جدید انتقاد داشت. برای سیاست نحوه استفاده از دریای خزر و تعیین رژیم حقوقی آن در دبیرخانه شورای عالی امنیت [ملی] مشورت کرد و گفت وزارت امور خارجه، برنامهریزی کرده که سفارتهای مهم را در اختیار جناح چپ قرار دهند.
فائزه و بچههایش دیشب به تهران برگشتند و امروز اطلاع داد که [خانم اعظم روحانی]، همسر شهید مطهری، سکته کرده است. بعضیها در ملاقات صبح، از اظهارات جدید رهبری در مورد مطبوعات اظهار نگرانی کردند که فرموده بودند، آنها را که در مطبوعات مطالب ناحق بنویسند، افشا میکنم و مردم بهحساب آنها میرسند؛ این را باعث هرجومرج شبیه وضع انتخابات مجلس میبینند.[2]
[1] - دوبه یا بارج (Barge)، شناوری است که برای ترابری اشیای بزرگ یا حجم نسبتاً زیادی از کالا یا مواد بر روی آب بهکار میرود. بیشتر دوبهها را در آبراهه و رودها بهکار میبرند. دوبه معمولاً موتور یا پیشرانه دیگری ندارد و آن را قایق یا کشتی دیگری بر روی آب میکشد، یا به جلو میرانَد.
[2] - در بخشی از سخنرانی اول فروردین ۱۳۷۷ آیتالله خامنهای، رهبر معظم انقلاب، در مشهد، آمده است: «آنچه که من بر آن تأکید میکنم، این است که عزت ملت از استقرار او بر روی مواضع انقلابی و استحکام مواضع دینی و ملی اوست؛ نه از گرایش به این و آن. نه از اتکا به این و آن. نه از التماسکردن و ایجاد رابطه پیش این، یا آن دولت. متأسفانه عدهای در داخل، اینطور حرف میزنند، این طور حرکت میکنند و این گونه میاندیشند. البته من بعید میدانم که این، فکر آنها باشد. نمیتواند یک نفر در این فضای سالم و معنوی و انقلابی، این قدر غلط و کج فکر کند! حالا مینویسند، بنویسند؛ البته آن کسانی که با پول بیتالمال قلم میزنند، باید بفهمند که چه مینویسند. بعضی کسان حق ندارند، پول این ملت را بگیرند و با بودجه بیتالمال علیه مصالح مردم حرف بزنند و خائنانه نظر بدهند! ... حال فلان آقای نویسنده، از فضای بازی که بحمدالله در کشور ما هست، سوءاستفاده کند و ایستادگی ملت ایران را بگوید «انزوا»! آیا این انزوا است!؟ ... در فضای فرهنگی و مطبوعاتیایکه در این چند ماه آخر، به شدت ناسالم شده و ناسالم میشود، متأسفانه بعضی سمپاشی و زهرافشانی میکنند! البته سیاست ما این نیست که کسی را به خاطر نوشتن چیزی و پخش مطلبی تا خلاف قانون نباشد، مورد ملامت قرار دهیم؛ اما به افشاگری میپردازیم و آنها را به مردم معرفی میکنیم. اگر هم دست برندارند، مردم خودشان میدانند که با آنها چه کنند!» منبع: تارنمای دفتر حفظ و نشر آثار آیتالله خامنهای، بخش بیانات ۱۳۷۷.