پنجشنبه ۲۵ دی ۱۳۷۶ // ۱۶ رمضان ۱۴۱۸// ۱۵ ژانویه ۱۹۹۸
در خانه بودم. تا عصر به مطالعه پرداختم. بولتنها، اخبار، احکام حج و داستان اصحاب کهف را همراه با داستان افسانهای هفت که بعضیها میخواهند آنها را یکی بدانند.
افطار آقای [علیاکبر] ناطق نوری، [رئیس مجلس] در منزل میهمانم بودند. دو ساعتی با هم؛ درباره مسائل مهم کشور، مشکلات بودجه در سال آیندهکه عملاً سهم قابلتوجهی به سازندگی و عمران نخواهد داد و رکود و بیکاری هم در پی خواهدداشت و مشکلات رهبری را که با برخورد دفترشان و بعضی از تصمیمات، باعث فاصلهگرفتن ایشان از مردم میانه [= اقشار متوسط] و افکارعمومی میشود و عملاً ولایتفقیه در مخاطره قرار میگیرد و مشکلات انتخابات آینده [مجلس ششم] که با سیاست فعلی، جهت افکار عمومی در جهت رهبری و نظام نیست صحبتکردیم. برای راه علاج، مطرح شد که پیشنهاد شود، سیاستی در پیش گرفته شود تا آرای میانه را با خود داشته باشد و احتمالاً با طرح برنامه دفاع از توسعه سازندگی، افکار نیروهای مدیر و مدبر و کارساز را جذب خواهد کرد.
آقای ناطق، اطلاع داد که امروز در مجلس، در مقابل نمایندگانی که برای حمایت از رئیسجمهور امضا جمع میکردند، جمع دیگری از نمایندگان، برای تأیید نظرات رهبری در مقابل آمریکا، امضا جمع میکردندکه شاید باعث شود که هر دو را مسکوتگذارند. گفت، آقای حسینی، نماینده تایباد، متصدی گرفتن امضای حمایت بوده؛ با اینکه از گروه آقای ناطق است و آقای ناطق به او گفته که پیگیری نکند. گفت، خودش به خاطر گلهای که از بعضیها دارد، بنا ندارد در انتخابات آینده [مجلس ششم] شرکت کند.
آقای ناطق، فکر میکندکه آقای [حسن] روحانی، جریان امضای نامه [نمایندگان] به نفع آقای خاتمی را اداره میکند و به پیشنهاد همکاری با ایشان، برای فعال و هماهنگکردن دو جناح راست و میانه، نظر مساعدی ندارد. گفت، چند بار خواسته با رهبری مسائل مهم فوق را در میان بگذارد، ولی ایشان راه ندادهاند و بحث را بستهاند؛ از من انتظار دارد پیگیری کنم.
خبر داده شده که رهبری بناست، فردا نماز جمعه را اقامه کنند و بنا دارند، ضمن حفظ حیثیت آقای خاتمی، برخورد شدیدی با آمریکا و مسئله مذاکره و رابطه با آمریکا داشته باشند.