چهارشنبه ۲۴ دی ۱۳۷۶ // ۱۵ رمضان ۱۴۱۸// ۱۴ ژانویه ۱۹۹۸
آقای عبدالله رضایی، رئیس یکی از شعبههای دیوان عالی کشور آمد. از هم دورهایهای زمان تحصیل طلبگی و اهل دلیجان است. در آن زمان، بر سر نزاعی که آقای الهی با آقای ربانی املشی داشت، دوستیمان آسیب دیده؛ آقای ربانی را شبانه در مسیر منزل کتک زده بودند. مقداری راجع به سوابق و وضع کار و زندگیاش صحبتکردیم. بعد از انقلاب، یکدیگر را ندیده بودیم. پسرش را به خاطر پروندهای محکومکردهاند. معتقد است، به خاطر درگیری که با دادستان دادگاه ویژه روحانیت داشته، برخلاف حق محکوم شده است؛ استمداد کرد. با آقای [شیخ یوسف] صانعی، خیلی رفیق است. او هم کمکی نکرده است.
آقای [غلامرضا] فروزش آمد. برنامه کارش در اداره مراکز آموزش فنی حرفهای وزارت کار را گفت. اخیراً از طرف آقای [حسین] کمالی، [وزیر کار و امور اجتماعی] منصوب شده است. راجع به وضع کشور، به خاطر کمرنگ شدن سازندگی و رکود اقتصادی و مشکلات ناشی از ارزان شدن قیمت نفت و اشتباهات آقای خاتمی در مصاحبه با شبکه خبری سیانان و نیز آثار منفی طرح مسئله ثروتهای بادآورده، صحبت کرد.
آقای امیر تهرانی، معاون جدید پارلمانی وزارت اطلاعات، برای تحویل بولتنهای ویژه آمد. از نحوه کار آقای فلاحیان انتقادکرد و مواردی از تهمتهای مربوط به برادران و فامیل و دامادش را گفت که در حد ادعاست و سرگذشت کار و عملکرد خودش را توضیح داد. راجع به وضع جاری و سیاستهایکلی، نظر خواست.
عصر جلسه شورای مرکزی جامعه روحانیت مبارز [تهران] در دفترم بود. درباره نیازهای مالی جامعه و انتخابات میاندورهای و وضع مساجد و مصاحبه آقای خاتمی صحبت شد. آقای ناطق [نوری، رئیس مجلس] گفت، امروز در مجلس از نمایندگان، برای حمایت و تأیید مصاحبه امضا جمع میکردهاند که گویا متوقف شده است. افطار میهمان من بودند.
بعد از افطار، آقای [محسن مجتهد] شبستری، برای حل مشکلی که با سازمان میراث فرهنگی، بر سر ساخت مصلی در تبریز پیدا کردهاند و منجر به شکایت از ایشان شده، استمداد کرد؛ قبلاً مدیرکل میراث فرهنگی آذربایجان [شرقی] نیز به من شکایت کرده و در جهت عکس نظر آقای شبستری، استمداد کرده بود.