پنجشنبه ۱۱ دی ۱۳۷۶ // ۲ رمضان ۱۴۱۸// ۱ ژانویه ۱۹۹۸
تا عصر در منزل مطالعه میکردم. بررسی نهایی خاطرات سال ۱۳۶۰ [عبور از بحران] تمام شد. کتاب سازندگان عصر اتم، نوشته الوینامک کاوس با ترجمه قریب و کمالی را میخوانم. فصل انفجار بمبهای اتمی در هیروشیما و ناکازاکی را خواندم و مایل شدم که بدانم، دانشمندان مؤثر در این صنعت با خبر کشتار حدود دویست هزار نفر در این دو شهر چه احساسی داشتهاند که نویسنده خودش با آشنایی که با بعضی از آنها داشته، در مورد فریش و بوهر که از مؤثرترین آنها هستند، چنین آورده است: «وقتی که بعد از انفجار بمبها، فریش را دیدم، به نظرم آمد از تمام ذوق و شوق خود، عاری شده بود و برداشت من از شخصیت بوهر این بود که پس از جنگ، بار سنگینی بر دوش خود احساس میکند».
عصر، برای افتتاح نمایشگاه بزرگ قرآن که وزارت ارشاد برگزارکرده، به محل کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان رفتم. از بخشهای مختلف نمایشگاه بازدیدکردم. سپس در مراسم، گزارش و خیرمقدم آقای [عطاءالله] مهاجرانی، [وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی] را شنیدیم و آزمایش از یک نوجوان سیزده ساله به نام [وحید] غفرانی که تمام قرآن را حفظ دارد. من هم درباره اهمیت انس با قرآن و کار خوب نمایشگاه امروز سخنرانیکردم. کمی بارش برف هم داشتیم. شب تا ساعت ده و نیم مطالعه کردم.