خاطرات
  • صفحه اصلی
  • خاطرات
  • خاطرات روزانه آیت الله هاشمی رفسنجانی / سال ۱۳۷۶ / کتاب «سردار سازندگی»

خاطرات روزانه آیت الله هاشمی رفسنجانی / سال ۱۳۷۶ / کتاب «سردار سازندگی»

راز یک کودک سر راهی در خاطرات هاشمی

  • پنجشنبه ۱۵ آبان ۱۳۷۶
نامه اهانت آمیز آذری قمی به سید محمد خاتمی

پنج‌شنبه ۱۵ آبان ۱۳۷۶ // ۵ رجب ۱۴۱۸ // ۶ نوامبر ۱۹۹۷

 

در خانه بودم. تمام روز به مطالعه گذشت؛ برای مرور خاطرات و مطالعه تاریخ معاصر و گزارش‌ها. نامه طولانی آقای [احمد] آذری‌قمی به رئیس‌جمهور، وقت زیادی گرفت. خیلی کم‌محتوا و جسورانه است؛ بیشتر در انتقاد از رهبری و گاهی اهانت‌آمیز. گویا باعث خشم طلبه‌های قم شده که اعلان راهپیمایی علیه آقای آذری برای روز جمعه کرده‌اند. به نظر می‌رسد تعادل را از دست داده است.

ظهر فائزه غذا آورد و شب یاسر. در گزارش‌ها، بحران عراق و آمریکا هنوز ادامه دارد. شب محسن اطلاع داد که [آقای غلامحسین کرباسچی]، شهردار [تهران]، پس از سه ساعت بازجویی به خانه برگشته و ادامه بازجویی در روز یکشنبه است.

شب، مقداری وقت صرف تماشای مسابقه فوتبال تیم‌های عربستان و چین‌کردم؛ در ریاض برگزار شد و در ایران هم مستقیم پخش می‌شد. یک به یک مساوی‌کردندکه به نفع تیم ایران تمام شد و امید حفظ مقام اول را برای ما بیشترکرد.

مشهدی رجب، نامه یک خانم کارمند بیمارستان شهدا را آورد که نوشته بود، بچه‌ای را که صاحبش‌کنار منزلشان رهاکرده بودند، برداشته‌اند. در نامه‌ای‌که همراه بچه‌گذاشته‌اند، نوشته شده که سید است و به بچه علاقه‌مند شده‌اند و از من خواسته‌اندکه به بهزیستی بگویم، سرپرستی‌کودک را به خودشان بدهند.