چهارشنبه ۱۹ آذر ۱۳۷۶//۹ شعبان ۱۴۱۸ // ۱۰ دسامبر ۱۹۹۷
آقای ماهاتیر محمد، نخستوزیر مالزی به ملاقات آمد. از کنفرانس و قدرت سازندگی ایران که ساختمان محل اجلاس را در مدت شش ماه ساخته تعریفکرد و از روش بوروکراتیک موجود در کشورهای اسلامی که مانع همکاریهای مؤثر میشود، انتقاد نمود و گفت، در چند ماه اخیر، پول ملی مالزی ۴۵ درصد در مقابل ارزهای خارجی سقوط کرده که به معنای کم شدن ۴۵ درصد ثروت مالزی است و آن را معلول توطئه سفتهبازان یهودی میداند.
در مقابل سؤالات من از اثبات این ادعا عاجز بود. پیشنهادکردم که بانک مرکزی ما در این خصوص مذاکره و مشورتکنند، چون ما به خاطر نواسانات قیمت ارز و ریال تجربه خوبی اندوختهایم و مدتی است که مسلط شدهایم. از او خواستم در زمینه گاز و نفت و صنایع آن بیشتر از امکانات ما استفاده کنند.
ساختمان دفتر من، برایش خیلی جالب بود. گفت اتاق محل پذیرایی من را از لحاظ گچبری و آیینهکاریهای ایرانی، زیباترین اتاق پذیرایی در همه دنیا دیده و خواست که هنرمندان ایرانی در این جهت مالزی را کمککنند. پس از دیدن تالار خاتم، تعجبش بیشتر شد و با شنیدن ظرافتکاریها و دقتها و هنرها در موارد ساخت منبتکاری و خاتم گفت، نمیدانم چرا این همه نیرو مصرف میشود.
[آقای شیخ جابر الاحمد الجابر الصباح]، امیر کویت آمد. پیر و ضعیف و آرام است. گفت، آمدهام از شما معذرت بخواهمکه در دوران مسئولیت ریاستجمهوری من به ایران نیامده است. درخواستکرد که من سفری به کویت بروم و از مواضع ما در قبال تجاوز عراق تشکرکرد و از روحیه صدام که به همسایگان و مردم تجاوز میکند، انتقاد نمود و او را غیرقابل اعتماد نامید و نمونه آن را پارهکردن سندی که با شاه ایران در مورد اروندرود امضا کرده ذکر کرد و گفت، ظهر به کویت برمیگردد.
[آقای محمد تیجان کابا]، رئیسجمهور مخلوع سیرالئون آمد و گفت، اکنون با اکثریت اعضای کابینهاش در گینه زندگی میکند و از میهماننوازی گینه متشکر است. گفت، کودتاچیان که چند ماه پیش او را با کودتایی برکنار کردند، همان شورشیان تحت حمایت لیبیاند و هنوز هیچ کشوری آنها را به رسمیت نشناخته و با فشار مجامع بینالمللی و سازمان وحدت آفریقا، بناست در ماه آوریل آینده کنار بروند و خود ایشان به حکومت برگردد و منتظر آن روز است. گرچه مطمئن نیست که کودتاچیان به این آسانی تحویل بدهند. معتقد است که سفر قبلی او به ایران هم باعث کم شدن حمایت غربیها از او بوده و با اینکه ۷۰ درصد مردم سیرالئون مسلماناند، او اولین رئیسجمهور مسلمان است و اخیراً هم رهبر کودتا به مناسبت شرکت ایشان در کنفرانس سران اسلامی در تهران، اعلان کرده که نخواهد گذاشت حکومت اسلامی در آنجا تشکیل شود.
فائزه آمد. برنامه مراسم وزش بانوان را گفت وخواست که من هم شرکت کنم. ظهر برای پذیرایی از میهمانهای اجلاس سران که ناهار میهمان من بودند، به هتل استقلال رفتم. به تدریج وارد شدند. دم در از آنها استقبال کردم و خوشامد گفتم. در سر میز ضیافت دو طرف من آقایان خاتمی و امیرعبدالله، ولیعهد سعودی بودند.
آقای [سیدمحمد] خاتمی، [رئیسجمهور] گفت، برای تهیه بیانیه اجلاس مشکلی پیش آمده که بعضی از اعضا، مثل مصر و [عربستان] سعودی، مایل نیستند اسم آیتالله خامنهای در آن بیاید و گفتهاند مسئله را به صحن اجلاس میکشند و گفت، امیرعبدالله در ملاقات با او گفته است که اگر آقای هاشمی رفسنجانی نبود، این کنفرانس در تهران سرنمیگرفت؛ چون با برخورد مناسب ایشان در اجلاس اسلام آباد پاکستان، این مشکل حل شد و قبل از آن، خود سعودیها و خیلی کشورهای دیگر، مصمم بودند که نگذارند اجلاس در تهران تشکیل شود و خود امیرعبدالله گفت، این را در ملاقات با رهبری هم گفته است و در ملاقات خود من هم گفت، از ایران میترسیدند و من آنها را قانعکردم که ایران، دوست آنهاست.
امیرعبدالله در مذاکرات سر میز، برای من سوابق خودش را با آقای موسی صدر در لبنان تعریفکرد و گفت، خیلی صمیمی بودهاند. از عموزاده صدر، به نام سیدحسین نقلکردکه یک نفر سیمکش ساختمان در زندان لیبی، امام موسی صدر را با لباس شبیه لباس سعودیها دیده است و بعید میداند که دیگر زنده باشد.
گفت ۱۴۰ بند قطعنامه برای کنفرانس زیاد است؛ باید آنها را اعضا به دقت بخوانند و فرصت نیست. بنا دارد پیشنهاد دهدکه عدد کم شود. گفتم برای این پیشنهاد، مشکل پیش میآید، چون توسط وزرا تصویب شده و هر یک طرفدارانی دارد.
ولیعهد شاه بروئنی هم که در ضیافت بود، گفت که حدود ۱۰ درصد قیمت پول ملی آنها هم ساقط شده است؛ با اینکه ذخایر ارزی فراوانی دارند. این جریان، اکثر کشورهای شرق [آسیا] را گرفته است.
برای میهمانان سخنرانی نکردم و فقط خوشآمد گفتم و تشکرکردم. نطق نوشته بودم و ترجمه شده بود. به خاطر فراوانی سخنرانی در این روزها، ترجیح دادم که خوانده نشود. میهمانان را تا پای اتوبوسها بدرقهکردم. علاوه بر میهمانان دیروز آقای خاتمی، [رئیسجمهور]، اعضای مجمع تشخیص مصلحت نظام را هم به ضیافت دعوت کرده بودم. بچهها هم بودند که به بیشتر به میهمانان برسیم.
با اتوبوس به محل اجلاس رفتند. معلوم شدکه کمی زود رفتهاند؛ هنوز محل اجلاس آماده نیست. امروز به خاطر برف و باران زیاد، برق اجلاس قطع شده و از نقاط متعددی از سقف، آب چکهکرده که باعث قطع برنامه شده و اسباب خجالت ما و وسیله هوچیگری دشمنان است و رسانههای غربی و اسراییل، نیشزدن را شروع کردهاند.
عصر در دفترم کارها را انجام دادم. بعد از نماز مغرب، آقای حافظ اسد، رئیسجمهور سوریه آمد. مطابق معمول، بیشتر وقت را با توضیح جنگ با اسراییل و جاسوسیهای اسراییل گرفت. وقت تمام شد و هنوز ایشان حرف داشت و مایل بود بماند، ولی میهمانان بحرینی آمده بودند و منتظر نشسته بودند و میهمانان قطری هم در راه بودند.
آخر جلسه گفت که رهبری از ایشان خواسته است که در کنفرانس از فلسطینیها حمایت قوی شود. ایشان مایل بود که سوریه و لبنان هم در این حمایت شریک باشند که حق با اوست. گفتم مانعی ندارد؛ قرار شد به رهبری هم بگویم. گویا حرف آیتالله خامنهای، حمله شدید به اسراییل است، به خاطر مسئله فلسطین و...
[آقای شیخ محمد بنمبارک آلخلیفه]، وزیر امور خارجه بحرین آمد. وقتمان کوتاه بود. صحبتها از دو طرف درباره ضرورت دوستی و همکاری بیشتر دو کشور بود. از ما رنجیدهاند که مخالفانشان توسط رسانههای ایران حمایت میشوند و به همین دلیل، روابط به سطح کاردار تنزل دادهاند و امیر بحرین هم در اجلاس شرکت نکرده. پیام دوستی و اعتماد دادم.
[آقای شیخ حَمَد بنخلیفه آلثانی]، امیر قطر و همراهان آمدند. به خاطر گرفته شدن وقت در ملاقات آقای حافظ اسد، با تأخیر رسید. به رانندهها از طریق تلفن موبایل گفته بودندکه مقداری آنها را در خیابانها بگردانندکه در دفتر معطل نمانند؛ مثل اینکه متوجه نشدهاند. ملاقاتگرمی بود. قبلاً هم به ایران آمده. گفت به بحرینیها گفته است، به خاطر اظهارات رسانههای ایران، نباید از ایران برنجند، چون در ایران رسانهها، مثل رسانههای غربی آزادند. گفت، اختلاف با بحرین را به داوری بینالمللی لاهه محول کرده است؛ بر سر جزیره اختلاف دارند.
درباره کودتایی که اخیراً علیه او در قطر صورت گرفته و موفق نبوده، توضیح داد. معتقد است که بعضی از کشورهای عربی محرک بودهاند که عضو پیمان دمشق هستند. گویا نظرش به مصر یا سوریه است. من را دعوت به قطر کرد. سئوال کرد که در ملاقات رهبری پروتکل چیست؛ معانقه کند یا مصافحه یا...گفتم، آزاد است و رسم خاصی نیست.
شب برای بازدید به اقامتگاه آقای امیرعبدالله، [ولیعهد عربستان سعودی] رفتم. از روحیه خوب جوانان ایران و پاسداران، تعریف زیادی کرد! قرار شد نوروز به عُمره برویم. خوشحال است که وزیر دفاع - آقای [علی] شمخانی- را عرب انتخابکردهایم و تعجب کردهاند. قبل از من آقای شمخانی به ملاقاتش رفته بود و عربی هم تکلمکرده. گویا اینها خیال میکنند، در ایران روحیه ضدعرب حاکم استکه تعجبکردهاند. قرار شد در سفر به عربستان، از مناطق دیدنی تاریخی و آثار مذهبی و اسلامی هم بازدیدکنیم و مقداری از آثار مانده از انبیای سلف صحبت شد که در قرآن هم اشاره دارد.
امشب با آقای رفیق حریری، نخستوزیر لبنان هم در دفتر ملاقات داشتم. با اصرار و عجله ملاقات میخواست، نمیدانستم چرا؟ در ملاقات معلوم شد، مسئله مهمی دارد. گفت، قطر داوطلب میزبانی کنفرانس سران آینده شده و در جلسه وزرای امور خارجه تصویب شده، ولی لبنان و سوریه و بعضی از کشورهای عربی دیگر مخالفاند و سوریه مایل است میزبان باشد. گفتم آقای حافظ اسد، در ملاقات یک ساعت قبل، به من چیزی نگفت. گفت او را واسطهکردهاندکه بگوید و استدلالکرد، با توجه به کنفرانس شکستخورده دوحه و حمایت آمریکا، مصلحت نیست. ضمناً از همکاری جدید ترکیه و اسراییل اظهار نگرانی شدید کرد و آن را خطر جدی برای دنیای عرب و ایران میداند. گفت، تلاش دارند اسراییل را از طریق آذربایجان به ساحل خزر برسانند و نفوذ یهودیها در روسیه، منجمله آقای [یوگنی] پریماکف، [وزیر امور خارجه روسیه] مؤثر است و به همین جهت دمیرل در اجلاس خیلی تحت فشار بود و امروز هم رفت. آخر شب، تلفنی به آقای خاتمی، [رئیسجمهور] درباره اجلاس آینده تذکر دادم.