سهشنبه ۴ آذر ۱۳۷۶//۲۴ رجب ۱۴۱۸ // ۲۵ نوامبر ۱۹۹۷
جمعی از فرماندهان بسیج آمدند. آقای [علیرضا] افشار، [فرمانده بسیج] گزارش داد. جوایز ده نفر از برگزیدگان را دادم. آنها هم تندیسی به من هدیه کردند. کتاب خاطرات [دوران مبارزه] خود را به آنها دادم. برایشان درباره خدمات بسیج صحبتکردم و اشارهای هم به راهنماییهای امام در مورد رهبری آیتالله خامنهای نمودم.[1]
دکتر [عبدالله] جاسبی آمد. از کارهای دانشگاه آزاد اسلامی و کنکور گزارش داد و راجع به مسائل روز و مشکلات ناشی از تحرک جدید آیتالله منتظری صحبت شد. دکتر [محمدعلی] نجفی، [رئیس سازمان برنامه و بودجه] آمد و گزارشی داد از نکات مهم بودجه سال ۱۳۷۷ که تکمیلکردهاند؛ سیاست تعدیل را ادامه دادهاند، ولی بودجه عمرانی را کمکردهاند.
اخوی محمد، [معاون اجرایی رئیسجمهور] آمد. برای دادن اعلامیه توسط [حزب] کارگزاران سازندگی به حمایت از رهبری مشورتکرد؛ نظر موافق دادم. از مشکلات آینده و مسائل جاریگفت. قرارشد، به خاطر وضع ملتهب حوزه [علمیه] قم، مراسم سالگرد حاجیه والده مرحومه را دو هفته عقب اندازیم. امروز روزنامهها، مصاحبه دیروز من را مورد توجه ویژه قرار دادهاند؛ [چپ و راست]، دو طرف هم راضیاند.
عصر گزارشها را خواندم و کارها را انجام دادم. شب به خانه آمدم. تظاهرات حمایت از رهبری، امروز هم بود. تفسیرها و تحلیلها در داخل و خارج فراوان است. اولین اعلامیه رسمی حمایت از آیتالله منتظری را جامعه زنان به ریاست خانم اعظم طالقانی داده است؛ احتمالاً دیگران هم این کار را بهتدریج انجام دهند.
[1] - متن کامل سخنرانی در همین سایت در دسترس است. آیت الله هاشمی در بخشی از سخنانشان فرمودند: ما در زمان حضرت امام گاهی بعضی از کارهای ایشان را بالاتر از تدبیر انسانی میدانستیم. ملموس بود که گاهی ایشان تصمیماتی میگیرند که آثارش آنچنان وسیع است و نگاه به آینده دور دارد و به اعماق جامعه نظر میکند که به طور معمول یک انسان متفکّر بهآن نمیرسد. اینطور چیزها را برای ایشان از امدادهای غیبی و الهی میدانستیم. موارد زیادی دارد که نمیخواهم همه آنها را بگویم. یک نمونه بسیج است.
نمونه دیگر، رهبری بعد از خودشان است. واقعاً ما آن روز نمیتوانستیم عمق مسئلهای را که ایشان اقدام کردند، درک کنیم و پیشبینی که ایشان کردند و شخصی که ایشان راهنمایی کردند و ما بهآن رسیدیم- آیتالله خامنهای - در آن زمان در ذهن ما و خود رهبری و هیچ کس اصلاً چنین چیزی مطرح نبود و فکر نمیکردیم. ما قبلاً هم پیشبینی کرده بودیم و تصویب هم شده بود. اعلام شده بود و کار شده بود و کار تمام شدهای بود. ایشان یک دفعه صفحه را در ظرف چند ماه برگرداندند، آن هم در ماههای آخر عمرشان که ما داشتیم لمس میکردیم که چراغ عمر ایشان رو بهخاموشی است. برای روشن بود که در حال نزدیک شدن به پایان کار هستیم. ایشان آنچنان تدبیری را اجرا کردند که الان میفهمیم چقدر مهم بود.