یکشنبه ۲ آذر ۱۳۷۶//۲۲ رجب ۱۴۱۸ // ۲۳ نوامبر ۱۹۹۷
پیش از ظهر دو مصاحبه داشتم؛ یکی برای [اجلاس سران سازمان] کنفرانس اسلامی با صداوسیما که یک ساعت و نیم طول کشید و آقایان [عباس] ملکی و [محمد] نهاوندیان، مصاحبه را انجام دادند و سؤالات خوبی مطرح کردند و دیگری با خبرگزاری [ایرنا] در مورد مسائل داخلی دولت و مجمع [تشخیص مصلحت نظام] و اقدامات آیتالله منتظری.[1]
عصر آقای [حسین] ملائک، سفیر جدیدمان در چین آمد و برای کارش کسب نظر کرد؛ بهخصوص در مورد پیگیری مسائل همکاری در صنایع هستهای و ساخت نیروگاه و کارخانجات تولید سوخت هستهای که در هر دو، چینیها تحتفشار آمریکا، حاضر نیستند به قراردادها عمل کنند که گفتم با جدیت پیگیری کند.
آقای [احمد] شفیعی، معاون وزارت اطلاعات آمد. راجع به حوادث جاری حوزه علمیه گفت و اهمیت همکاری بیشتر من با رهبری و برخورد مناسب با مسائل که تداعی مظلومیت آنها را نکند. پیشنهاد داشت که جلسه سران سه قوه با حضور من تشکیل شود که کمبود اطلاعات و تسلط آنها را جبران کنم. گفت، عوامل دفتر رهبری، از هماهنگی من در این مسائل جدید خوشحالاند. ظهر فاطی آمد و گفت، جناح چپ، مسائل جاری را بهعنوان وسیلهای برای ایجاد مشکل برای دولت از سوی جناح مخالف تحلیل میکند؛ بهناحق.
شب میهمان رهبری بودم. سرماخوردگی دارند. درباره راههای خنثی کردن سمپاشیهای اخیر و سخنرانی ایشان در چهارشنبه و خطبه جمعه آینده مذاکره شد. از حمایتهای مردمی خیلی راضیاند و فکر میکنند که خودجوش است. خبر دادند که در دفتر آقای آذری [قمی]، متن اعلامیه دستنویس با امضای آقای آذری به دست آمده [2]که صریحاً به رهبری بهعنوان جنایتکار و ظالم حمله کرده و با روایت (من مشی الی سلطان جابر...)[3] شروعشده است.
[1] - هر دو مصاحبه در همین سایت در دسترس محققان است.
[2] - دست نوشته ای از مرحوم آذری قمی است که با توجه به قرائن داخلی آن ظـاهراً در اواخـر آبان ۱۳۷۶ نوشته شده است. این دست نوشتة ۱۰ صفحه ای به صورت پرسـش و پاسـخ تنظیم شده است. آذری در این پرسش و پاسخ ها کوشیده به ابهاماتی که دربارة مواضـع جدید وی مطرح بوده، پاسخ دهد.
[3] - امام باقر علیه السلام از یک سو قیامهای ضد حکومتی مانند قیام زید، مختار، کمیت و ... را تایید می کرد و از سوی دیگر، در موقعیتهای مناسب، خود با خلفا به رویارویی جدی می پرداخت . آن حضرت می فرمود: «من مشی الی سلطان جائر فامره بتقوی الله و خوفه و وعظه کان له مثل اجر الثقلین من الجن و الانس و مثل اعمالهم; (بحارالانوار، ج 75 ،ص 375; وسایل الشیعه، ج 11، ص 406) هر کس به سوی سلطان ستمگری برود، و او را به تقوای الهی فرمان دهد، و او را بترساند و موعظه کند، مانند پاداش جن و انس ومانند اعمال آنان را خواهد داشت .»