خاطرات روزانه آیت الله هاشمی رفسنجانی / سال ۱۳۷۶ / کتاب «سردار سازندگی»
از تضعیف جایگاه ولایت فقیه تا ضعف دفتر رهبری
سهشنبه ۱۳ آبان ۱۳۷۶ // ۳ رجب ۱۴۱۸ // ۴ نوامبر ۱۹۹۷
تا ساعت نُهونیم در دفترم گزارشها را دیدم. مسئله عراق و آمریکا به سوی بحران پیش میرود. دکتر [حسن] حبیبی، [معاون اول رئیسجمهور] آمد. در مورد دبیرخانه مجمع و اعتبارات توضیحاتی داد و در مورد مسئله احضار شهردار [تهران] به دادگاه و نیز از تأخیر تسلط دولت و رئیسجمهور بر مسائل مهم کشور و عدم امکان گرفتن تصمیم قابل توجه در این سه ماه و عدم افق مناسب برای آینده و به خصوص با توجه به جنجال ثروتهای بادآورده اظهار نگرانی کرد.
آقای [احمد] شفاعت، مسئول امور نقشهبرداری سازمان برنامه و بودجه آمد و از اینکه بعد از من نظامیها مانع نقشهبرداری در مورد محدوده دویستکیلومتری فاصله تا مرزها شدهاند و عملاً عکسبرداریها تعطیل شده و خودشان نمیتوانند عکسبرداری کنند، اظهار ناراحتیکرد و از من خواستکه برای حل مشکل کمک کنم. گفت، آقای [علی] شمخانی، وزیر دفاع هم به جای کمک، تلاش میکندکه به طور کلی این اختیار را از سازمان [برنامه و بودجه] به وزارت دفاع ببرد و دکتر [محمدعلی] نجفی، [رئیس سازمان برنامه و بودجه] هم صلاح نمیداند از طریق رئیسجمهور اقدام کند؛ مؤثر نمیداند. گفتم نامهای به رهبری بنویسند، من هم کمک میکنم. نمونه نقشه راهنمایی را آوردکه اخیراً برای خلبانها تهیه کردهاند و برای اولین بار در ایران تولید شده است.
آقای مجید انصاری، [نماینده تهران] آمد. از شرایط جاری، اظهار نگرانی شدید نمود و گفت، افق آینده را مثبت نمیبیند. موقعیت رهبری بعد از دو انتخابات اخیر و مسئله ثروتهای بادآورده و عملکرد قوه قضاییه که به حساب رهبری آمده و نیز عملکرد صداوسیما، به شدت تضعیف شده است. مثلاً در قم آقای [حسین] وحیدخراسانی، در درس علیه اختیارات ولی فقیه بحثکرده و نیز آقای [محمد] عبایی [خراسانی] گفته در مشهد، آقای [میرزاعلی] فلسفی، درس ولایتفقیه را شروع کرده که او هم موافق نیست و محدود میداند. از تهران، آقای [سیدهاشم] رسولیمحلاتی، به برادرش آقای [محمدتقی] فلسفی واعظ گفته که به ایشان بگویند، این درس را ادامه ندهید و او هم گفته، چون درس دیگری آماده ندارد، فعلاً درس را بهکلی تعطیل میکند و با توجه به اینکه مهمترین درس [حوزه علمیه] مشهد است، تأثیر بدی در حوزه داشته است.
گفت، با این همه مخالفت و تضعیف، عکسالعملی در جامعه نیست؛ در حالی که در زمان امام که آیتالله [سیدمحمدرضا] گلپایگانی، جملهای در تضعیف ولایت [فقیه] گفتند، همین موجب شد که آیتالله [محمدعلی] اراکی در مقابل ایشان، به عنوان مرجع مطرح شود. از وضع بد اقتصادی، به خاطر از دسترفتن امنیت اقتصادی در اثر جنجالهای اخیر و عمل دستگاه قضایی شکایتکرد وگفت، اینها مانع توفیق دولت میشود و نیز از وضع مجلس اظهار ناراحتیکردکه خط مقابل دولت، با سئوال و سخنرانی فشار بر دولت وارد میکند و آقای ناطقنوری، [رئیس مجلس] هم کمکی نمیکند. از من خواستکه [با شرکت در انتخابات آتی] به مجلس بروم.
مشغول تهیه نامهای برای رهبری هستند. از ضعف دفتر رهبری اظهار تأسفکردکه برای اداره این مرکز حساس، کافی نیست و قابل مقایسه با مدیریت دفتر امام نیست. من هم از لزوم ابهامزدایی از وضع اقتصادی برای آینده و جو نامناسب تبلیغاتی و مخدوششدن امنیت سرمایه اظهار نگرانیکردم.
آقای حسین مرعشی، [نماینده تهران] آمد. گفت، تصمیمگرفتهاندکه در مورد احضار شهردار [تهران]، نامهای در شکایت از قوه قضاییه به رهبری بنویسند و به ملاقات من و آقای خاتمی بروند. شهردار هم از دادگاه بخواهدکه با توجه به اینکه [آقای غلامحسین کرباسچی]، روحانی است، پروندهاش به دادگاه ویژه [روحانیت] برود.
اخوی محمد، [معاون اجرایی رئیسجمهور] آمد. راجع به مسائل کشور و خانواده صحبت شد. عصر [آقای سیدمحمد حسینی]، نماینده تربتجام آمد. از خدمات عمرانی دولت سازندگی تشکرکرد و اظهارنگرانی از آیندهکشور، با توجه به کماهمیتشدن توسعه و پیشرفت کشور نمود و از فتنه طالبان [در افغانستان] و ضعف نیروهای نظامی و انتظامی در آنجا گفت.
آقای [سیدرضا] زوارهای، [رئیس سازمان ثبت اسناد و املاک] آمد؛ مثل همیشه از مشکلات سیاسی، اقتصادی و... گفت و برای اولین بار، من نیز در بعضی از نگرانیهایش شریک شدم. از من خواست، برای جلوگیری از خطرهای مهم و جدی، اقدام به سازماندهی نیروهای وفادار کنیم. گفت، دیگر به [حزب] مؤتلفه نمیرود. آقای [رضا] امراللهی آمد. برای کار خودش مشورت کرد و گفت، در [حزب] کارگزاران تصمیمگرفتهاندکه از من بخواهندکه به مجلس بروم؛ گفتم نمیپذیرم.