یکشنبه ۲۵ آبان ۱۳۷۶ // ۱۵ رجب ۱۴۱۸ // ۱۶ نوامبر ۱۹۹۷
از اذان صبح تا ساعت ده، به مطالعه گزارشها و تماشای تلویزیون از ماهواره به خصوص مسائل مربوط به بحران عراق و کنفرانس اقتصادی دوحه [قطر] و سیل کمسابقه در سومالی گذشت.
گزارش سخنرانی آیتالله [حسینعلی] منتظری در روز جمعه را دیدم که با صراحت و تندی علیه آیتالله خامنهای صحبت کرده و از نداشتن صلاحیت مرجعیت و بلکه رهبری و دخالت در امور اجرایی و توسعه تشکیلات پُرخرج و فشار روی مخالفان گفته است؛ به نظر میرسد، با اظهارات آقای [احمد] آذری [قمی]، نوعی هماهنگی دارند و کسانی هستند که هر دو را به صحنه آوردهاند.
مهندس [ابوالحسن] کاشانی آمد. با مطرحکردن خدمتش در ساخت سدهای جیرفت و مارون، برای برگشت به مدیریت شرکت پیماب استمداد کرد. آقای زنگنه، [وزیر سابق نیرو]، او را برکنارکرده است. داستان یک تلفن جالب از پدرش - آیتالله [ابوالقاسم] کاشانی- به شاه را نقل کرد. گفت، بعد از محکومشدن افسران حزب توده و اعدام دو گروه پانزده نفره از آنها در زمان شاه و نزدیکشدن اعدام پانزده نفر سوم، خانوادههای آنها به آقای کاشانی متوسل شدند. با اینکه حزب توده، خیلی به ایشان ستم کرده بود و اهانت و حتی عمامه بر سر سگی گذاشته بودند- به عنوان آیتالله کاشانی- و با اینکه بارها، شاه خواسته بوده که با ایشان ملاقاتکند و ایشان نپذیرفته بودند، این بار به خاطر نجات آنها به شخص شاه تلفنکردند و با اصرار، یک درجه برای آنها [تخفیف] گرفتند.
آقای [محمد] محمدی، نماینده سابق سلسله و دلفان آمد و برای امور مساجد استمداد کرد. ظهر محسن آمد و گفت، با آقای [عبدالله] نوری، [وزیر کشور]، به این نتیجه رسیدهاند که مدیریت شرکت متروی تهران را بپذیرد. مطالبی از ایشان در مورد اقدام جدید آیتالله منتظری علیه رهبری نقلکرد و اظهار نگرانی نمود. فاطی آمد. او هم از حرکتی که علیه آیتالله خامنهای شروع شده و احتمال فتنه میدهد و واقعاً هم احتمال فتنه عمیق میرود، اظهار نگرانی نمود. عصر عقد ازدواج پاسداری با دختر مشهدی ابراهیم را بستم و هدیهای دادم.
آقای [علی] خرم، سفیرمان در ژنو آمد و از مسائل داخلی و تضعیف رهبری و نزاع سیاسی و نیز از فشار خارجی در آینده راجع به حقوق بشر اظهار نگرانی کرد و از من خواست که مثل گذشته، نقش ایفاکنم و نگذارم مشکلات زیاد شود؛ معمولاً دیگران هم چنین توقعی از من دارند.
شب میهمان رهبری بودم. درباره حرکت خطرناک آیتالله منتظری، بهدنبال تحرک آقای آذری [قمی]، مذاکره کردیم و لازم دیدیم که نباید بگذارند، دامنه فتنه وسعت بگیرد. آخر جلسه، آقایان [قربانعلی] دُری [نجفآبادی]، وزیر اطلاعات و آقای [علیاصغر میر] حجازی آمدند. آقای دُری، گزارش کامل داد و رهبری تأکید کردند که جریان باید در نطفه خنثی شود. سپس در مورد انتخابات مجلس خبرگان و مسئله شهرداری تهران هم مذاکرهکردیم. در گزارشها، خطر درگیری در عراق منتشر شده است.