جمعه ۲۳ آبان ۱۳۷۶ // ۱۳ رجب ۱۴۱۸ // ۱۴ نوامبر ۱۹۹۷
در منزل بودم و عمده وقت، صرف خواندن خاطرات سال ۱۳۶۱ برای آماده چاپکردن شد. در خبرها، مراجعت سُفرای اتحادیه اروپا، بعد از ماهها بحران مورد توجه است. رهبری دستور دادندکه باید سفیر آلمان، بعد از همه سُفرا بیاید و اروپاییان این تبعیض را نمیپذیرفتند. سرانجام توافق شدکه سفیر فرانسه هم همراه سفیر آلمان باشد و بقیه سُفرا یک هفته جلوتر بیایند. اروپاییها این توافق را عقبنشینی ایران معرفی میکنند و ما برعکس، آن را تسلیم شدن اروپا تفسیر میکنیم و موافقت با تأخیر آمدن سفیر فرانسه را به پای همکاری فرانسه در مقابل آمریکا در مسئله گاز پارسجنوبی میگذاریم.
مسئله عراق و آمریکا هم به بحران نزدیکتر میشود. بازرسان آمریکایی از عراق اخراج شدهاند و دیگران هم به عنوان اعتراض به عراق رفتهاند. آمریکا تهدید به اقدام نظامی میکند و مقدمات فراهم میکند. ناو هواپیمابر انگلیس هم در حمایت از آمریکا به سوی منطقه حرکت کرده و نفت هم شروع به گرانشدن نموده است.
دو سه روز که به طور متناوب، در اکثر نقاط کشور باران داریم که بعد از خشکسالی گذشته، باعث خوشحالی است. ظهر بچهها جمع بودند. به فاطی پیشنهاد کردم، تحقیقی در مورد تاریخ مبارزات برای حقوق زنان برای روزنامه (زن) فائزه داشته باشد. معلوم شد، پایاننامه فوقلیسانس فاطی به همین موضوع میخورد.
به بچهها و پاسداران عیدی دادم؛ هر یک هزار تومان. عصر هم بستگان دیگر آمدند. محمودآقا هاشمی از رکود شدید در رفسنجان در اثر سرمازدگی محصول پسته و اقدام اروپا در منع واردات پسته گفت.