پنجشنبه ۲۷ شهریور ۱۳۷۶// ۱۵ جمادیالاول ۱۴۱۸// ۱۸ سپتامبر ۱۹۹۷
امروز برخلاف روزهای گذشته، بعد از نماز صبح به حرم مشرف نشدم، چون قرار بود که در مراسم غبارروبی ضریح مقدس شرکت کنم که برای زیارت مناسبتر است. گزارشها را خواندم که مسأله شهادت پنج تن از نیروهای سپاه در پاکستان که برای آموزش به دعوت وزارت دفاع پاکستان آنجا بودند، مورد توجه بیشتر است و بالارفتن احتمال مراجعت سفرای اروپایی.(1)
برای زیارت غسلکردم و لباس مناسب پوشیدم؛ من جمله یک پیراهن بلند سفید که مخصوص برای افرادی که در غبارروبی کار میکنند، تهیه شده است. ساعت هفتونیم به حرم مشرف شدم. آقای [واعظ] طبسی برای مراعات حال من، مرا دیر خبر کرد. آقایان طبسی، رسولی محلاتی، معصومی، مرتضوی و عبادی، پولها را از ضریح بیرون آورده بودند.
من برای شستشو و غبارزدایی رسیدم. با دستمالهای سفیدی که با گلاب خیس میشدند، ضریح و قبر مطهر را تمیز کردیم. زیارت کردم و نماز زیارت خواندم. فیلم گرفتند. اشیای بالای داخل ضریح، توجهم را جلب کرد. عجیب این است که آقای طبسی و دیگران که بارها اینجا آمدهاند، نمیدانستند از کیست. آیه نور هم بالای آن نوشته شده است. متأسفانه سوسک هم در ضریح دیده میشد، با اینکه با تأکید من، قرار بود از بین ببرند و گفتند از بین رفته است.
هنگام برگرداندن وسایل روی سنگ قبر، جعبه قرآنی را با خواست من بازکردند که در آن اسناد و پولهایی که از ضریح بیرون میآورند و صورت جلسه میکند و امضا میکنند هم هست. قرآن کوچکی که فقط ۸ صفحه نوشته به خط کوفی و به شکل مربع مستطیل به صورت بیاض در آن است. دیدیم که در آن ورقهای هست که نوشته این قرآن به خط حضرت امیرالمؤمنین علی (ع) است که شیخ بهایی به خط خودش تأیید کرده که به خط علی (ع) است و تعجب کردم که آقای طبسی هم هنوز این را ندیده بودند و چند قرآن دیگر هم بود که بازکردیم.
خبر بدی هم پاسداران دادندکه دیروز هنگام رفتن به سد بجنورد، یکی از پاسداران من به نام [یدالله] امیری که راننده بود، ماشینش چپ کرده و در بیمارستان پس از عمل فوت نموده است؛ خیلی متأثر شدم.
آقایان [سیدهااشم] رسولیمحلاتی و [علیاکبر] الهی [خراسانی]، مسئول بنیاد پژوهشهای آستانقدس آمدند. گزارشکار بنیاد را دادند. آقای رسولی گفت که کنگره سراسری سالانه ائمه جمعه را به تأخیر انداختهاند، به خاطر مشکلی که ائمه جمعه در انتخابات پیدا کردهاند و به خاطر حمایت صریح از آقای ناطق نوری ضربه خوردهاند؛ زیرا نگراناند که در اجلاس، بحثهای تفرقهانگیز مطرح شود. گفتم احتیاج به بررسی بیشتر دارد؛ شاید بشود جلسه را کنترل و هدایت کرد. گفت روزنامه سلام را تهدید به مقابله به مثل کرده که دست از تحریک علیه ائمهجمعه بردارد و مؤثر بوده است.
به دانشگاه علوم اسلامی رضوی رفتیم. جلسه باشکوهی از طلاب بود. آقای [واعظ] طبسی، پس از نوحهخوانی آقای ماهرخسار، گزارش کار داد و از من تمجید کرد. من هم در یک سخنرانی طولانی، از اهمیت نقش روحانیت در تاریخ و ضرورت همراه مسائل روز بودن و استفاده از متدهای جدید و اهمیت حوزه مشهد و این دانشگاه رضوی گفتم.(2)
سپس از طرح حرم و ضریح جدید در دست ساخت بازدید کردیم؛ عظیم است. مجموعاً بیش از ۲۷۰ هزار مترمربع ساختمان جدید است. در جلسهای با حضور دکتر [محمدعلی] نجفی، [رئیس سازمان برنامه و بودجه]، دربارة پرداخت طلبهای آستانقدس از دستگاههای دولتی تأکید کردم.
عصر آقای غزالی آمد. مدیر روزنامه خراسان است. مالکیت آن از کمیته امداد است. نگران است که برای اتخاذ مواضع به نفع خط آنها، فشار بیاورند. به آقای [واعظ] طبسی تذکر دادم که مراعات کنند. مدیران روزنامه قدس آمدند. مصاحبه مفصلی داشتند. (3) علی همشیره زاده و بچههایش و احمدآقا و مهدیآقای وفادار برای دیدنی آمدند.
جلسه خصوصی با آقای [واعظ] طبسی در مورد مسائل سیاسی و انتخابات خبرگان داشتیم. بعد از نماز به زیارت رفتم و وداع کردم. ساعت ۹ شب به فرودگاه رفتیم و به سوی تهران پرواز کردیم. در مسیر با آقای [سیدهاشم] رسولی محلاتی مذاکره کردیم. گفت در دو سه ماه اخیر، حدود ۲۰ درصد از وصول وجوه شرعی برای رهبری، به خاطر رکود بازار کم شده است.
*********************************************
1- شش تکنسین پرواز که برای طی دوران آموزشی میهمان وزارت دفاع پاکستان بودند، در شهر راولپندی مورد حمله تروریستی قرار گرفتند که پنج نفرشان به شهادت رسیدند.
2- متن کامل سخنرانی در همین سایت آمده است.
3- متن کامل مصاحبه در همین پایگاه موجود است.