چهارشنبه 19 شهریور 1376 // 7 جمادیالاول 1418 // 10 سپتامبر 1997
ساعت پنج و نیم، بعد از نماز صبح برای کوهپیمایی رفتیم. ازکنار دره دارآباد بالا رفتیم. در مسیر با افراد متفرقهای که به کوه آمده بودند، احوالپرسی کردم. چند خانم چادری هم آمده بودند. معلم بازنشسته، آقای جهرمی گفت، معلم بچههایم در [مدرسه] نیکان بوده و تقاضا نمود که به سران انجمنحجتیه وقتی بدهیم تا مشکلات ناشی از سختگیریها را توضیح بدهند. در قسمتهای بالا، شیبها خیلی تند و صخرهای شدکه به سختی پیش میرفتیم. چندین چشمه کمآب در مسیر بودکه در نهایت، در عمق دره، رودی کوچک را تشکیل میدهند و در ارتفاعات، برنامه درختکاری توسط جهاد [سازندگی] در حال اجراست.
در مراجعت به جمع چند خانواده رسیدیم. خیلی شور و شعف اظهارکردند؛ خانوادهای تبریزی بودند که عکس هم گرفتند. در قهوهخانهای در مسیر توقف کردیم و صبحانه خوردیم؛ تخممرغ و عسل و سرشیر. صاحب قهوهخانه به نام فرامرز قیدی، در مورد منطقه و قهوهخانهاش توضیح داد و گفت، اکثر مردم دارآباد فامیل «قیدی» دارند، چون هنگام شروع دادن شناسنامه، از خود بیتوجهی نشان دادهاند و مأموران سجلی، از پیش خودشان فامیل قیدی را ثبت کردهاند؛ اشاره به بیقیدی آنها! برای ثبت زمین قهوهخانهاش کمک خواست و نیز برای بهترشدن وضع [آنتن شبکههای] سیما که در پشت کوهها خوب نمیگیرد، استمداد کردند.
به خانه آمدم. فاطی آمده بود. احوالپرسی کردم؛ حالش خوب است. به دفترم رفتم. آقای [عبدالحسین] وهاجی، [رئیسکل گمرک] آمد. گزارش کامپیوتریشدن گمرک و تقویت کار با سرباز را داد و برای ماندن در گمرک یا رفتن به وزارت بازرگانی مشورت کرد. آقای دکتر [سیدمحمود] طباطبایی، رییس دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی آمد. گزارش توفیقات را داد و گفت، چند میلیارد تومان کمبود بودجه دارند و نمیداند که ماندنی است یا نه.
آقای [محمدباقر] نویسی، رییسدفتر رییسمجلس آمد. از جناحی عملکردن دولت، بهشدت نگران است و از من چاره میخواست. عصر آقای محمودی، [مدیر امور بینالملل نهاد] آمد. گله داشت که در نهاد ریاستجمهوری توجهی به او نشده است. آقای محسن رضایی، [دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام] آمد و نظراتم را برای شروع کار گرفت.
برادر [محمدحسین] احمدی، [مسئول نهاد نمایندگی رهبری در دانشگاه علوم پزشکی] و خانم صفایی آمدند. از من درخواست نمودند که برای اصلاح حوزه قم و نیز کمک به تحصیلات عالیه طلاب زن در قم، وقتی بگذارم. عقد ازدواج دختر یکی از پاسداران را بستم.
شب آشیخ محمد [هاشمیان] و بستگان میهمانمان بودند. از ممنوع شدن موقت ورود پسته ایران به اروپا به خاطر آفلاتوکسین[1] خیلی نگراناند و آن را اقدام سیاسی میدانند؛ محسن هاشمیان، معتقد است که دیگر مسئولیت شرکت [تعاونی صادرکنندگان] پسته را نپذیرند.
[1] - آفلاتوکسین (به انگلیسی: Aflatoxin) سم قارچی طبیعی است که از گونههای قارچ افشانکچه مانند زرد افشانکچه (به انگلیسی: Aspergill Flavus)، اسپرژیلوس پارازیتیکوس (به انگلیسی: Aspergillus parasiticus)، و آسپرژیلوس نومیوس (به انگلیسی: Aspergillus nomius) منشأ میگیرند. این قارچها معمولاً ذرت، بادام زمینی، و پسته را به راحتی آلوده میکنند. در حالیکه معمولاً گندم، جو، و برنج مقاومتر هستند. آفلاتوکسینها انسان را از راه مواد غذایی آلوده مانند تخممرغ، شیر، و لبنیات آلوده میکنند و میتوانند سرطانزا باشند. در سال ۱۹۸۵ سازمان غذا و دارو (آمریکا) میزان مایتوتوکسین مجاز در مواد غذایی را تعیین کرد.