خاطرات
  • صفحه اصلی
  • خاطرات
  • خاطرات روزانه آیت الله هاشمی رفسنجانی / سال ۱۳۷۶/ کتاب « انتقال قدرت»

خاطرات روزانه آیت الله هاشمی رفسنجانی / سال ۱۳۷۶/ کتاب « انتقال قدرت»

پادرمیانی و ایجاد صلح و سازش در ذات هاشمی است، چه در سطح ملی، چه در سطح خانواده.

  • عربستان
  • دوشنبه ۳ شهریور ۱۳۷۶

دوشنبه ۳ شهریور ۱۳۷۶//۲۲ ربیع‌الثانی ۱۴۱۸ // ۲۵ آگوست ۱۹۹۷

 

جمعی از اعضای هیئت انصارالحسین (ع) آمدند. قبل از انقلاب، این هیئت یکی از مراکز عمده سخنرانی و تبلیغ و تدریس من بود و اسنادی که از ساواک درباره من مانده، قسمتی مربوط به همین هیئت است. آقای مصطفی میرخانی تشکر کرد و من هم صحبت دوستانه‌ای با اشاره به سوابق و نیز اسناد ساواک نمودم.مبلغی کمک برای زلزله‌زدگان خراسان آوردند.

آقای [غلامرضا] آقازاده، وزیر سابق نفت آمد. برای کار آینده‌اش مشورت نمود و برای کار با من اظهار علاقه کرد و از بروز اختلاف بین رهبری و رئیس‌جمهور در آینده و بروز مشکلات اظهار نگرانی نمود و تمجید زیادی از مدیریت من کرد.

آقایان [علی] غیوری و [محسن] قرائتی، [رئیس ستاد اقامه نماز] آمدند. برای تهیه و اجرای طرحی برای ازدواج جوانان استمداد کردند و نیز برای راهنمایی طلاب قم که در اثر سوء مدیریت به وضع بدی رسیده‌اند. خواستند که در مراسم ترویج نماز در ارومیه شرکت کنم.

آقای حسین مرعشی، [نماینده کرمان] آمد. وضع مجلس و وضعیت جناح مقابلشان و مشکلی را که برای آقای عبدالله نوری در وزارت کشور پیش آمده -که رهبری با عزل تیمسار لطفیان، [فرمانده نیروی انتظامی] و [محمدرضا] نقدی، [فرمانده حفاظت اطلاعات نیروی انتظامی] موافقت نکرده‌اند- توضیح داد. آقای نوری هم از خود در مورد امنیت ناجا سلب مسئولیت کرده و قرار شده که حکم جانشینی فرمانده کل قوا هم داده نشود.

عصر آقای زنگنه، [وزیر نفت] آمد. گزارش سازمان کنفرانس اسلامی و نیز پیشرفت همکاری‌های اقتصادی ما با عربستان سعودی را داد. آقای [سیروس] ناصری از ژنو آمد و از رکود همکاری‌مان با کشورهای اروپایی گفت و درباره مذاکره با برزان تکریتی[1] در مورد روابط با عراق کسب نظر کرد.

خانواده اخوی احمد، محمود و موسوی، برای مراسم آشتی احمد و پروین آمدند. عقد ازدواجشان را خواندم. مدتی است با تقاضای پروین، دادگاه طلاق داده است. اینک با شروطی دوباره ازدواج کردند. عفت هم بود. قرآنی و چند جلد از کتاب‌هایم را هدیه دادیم. به خانه آمدم. روی کلید قرآن کار کردم. عفت هم به مراسم قدردانی از خانم [شهلا] حبیبی در دانشگاه الزهرا رفت.