یکشنبه ۲۶ مرداد ۱۳۷۶ // ۱۴ ربیعالثانی ۱۴۱۸ // ۱۷ آگوست ۱۹۹۷
آقای [عباس] آخوندی آمد و برای کار بعدی و یا سفر به خارج برای ادامه تحصیل مشورت کرد؛ گفتم میتواند در مرکز تحقیقات استراتژیک کار کند و هم تحصیل کند. گفت، پیشنهاد سرپرستی کار ساخت ساختمانهای مربوط به اجلاس سران سازمان کنفرانس اسلامی را نپذیرفته است.
آقای [محسن] قرائتی، [رئیس ستاد اقامه نماز] و همراهان آمدند. گزارش کار تنظیم امور مساجد را دادند و به خاطر کمکهایم به مساجد و مخصوصاً تصویب آییننامه مساجد در دولت از من تشکر کردند و خواستار کمک من برای تقویت روحانیت و مدیریت امور فرهنگی شدند و از وضع روحانیت اظهار نگرانی کردند.
دکتر [عبدالله] جاسبی، [رئیس دانشگاه آزاد اسلامی] آمد. از امکان عدم همکاری وزرای جدید با دانشگاه آزاد اسلامی و حذف کنکور اختصاصی آن اظهار نگرانی کرد و از من کمک خواست و از وضع مواضع مؤتلفه و جناح راست در انتخابات و نیز از چپ شدن کابینه انتقاد کرد.
عصر آقای [فریدون] وردینژاد، [مدیرعامل خبرگزاری جمهوری اسلامی] آمد. از سیاستهای من کلی تمجید کرد و به خاطر نبودن من در رأس امور گریه کرد و از مزاحمتهای جناح راست و به خصوص روزنامه رسالت شکایت نمود.
دکتر [موسی] زرگر، [رئیس بیمارستان سینا]، برای تشکر از کمکهای من به بیمارستان سینا آمد و نظرم را برای سفرشان به مصر برای بینالمجالس خواست.
شب میهمان رهبری بودم. درباره دبیرخانه مجمع تشخیص و وضع کابینه و مجلس و سفرم به مازندران و بازدیدها و کوهنوردی ایشان صحبت کردیم. دیر وقت به خانه آمدم. عفت هم از سفر رسیده بود.