خاطرات
  • صفحه اصلی
  • خاطرات
  • خاطرات روزانه آیت الله هاشمی رفسنجانی / سال ۱۳۷۶/ کتاب « انتقال قدرت»

خاطرات روزانه آیت الله هاشمی رفسنجانی / سال ۱۳۷۶/ کتاب « انتقال قدرت»

اذان و اقامه هاشمی در گوش نوه

  • پنجشنبه ۹ مرداد ۱۳۷۶
یک روز کاری، از دیداری دیپلماتیک در فرودگاه مهرآباد تا دیدار خداحافظی در بیت رهبری و گفتگویی صمیمی در جمع خانواده

پنج‌شنبه ۹ مرداد ۱۳۷۶ // ۲۵ ربیع‌الاول  ۱۴۱۸ //  ۳۱ جولای ۱۹۹۷

 

به فرهنگستان زبان فارسی رفتم. ملاقات‌کوتاهی با اعضای پیوسته داشتیم و معارفه‌ای و صحبت کوتاهی از سوی آقای [غلامعلی] حداد عادل و من (1) و سپس در جمع حضار پس از گزارش آقای حداد عادل و تقدیم مکتوب ۲۰۰ لغت جدید فارسی که برای کلمات معادل بیگانه انتخاب شده به من و اهدای نشان به آقایان [علی] شریعتمداری، [احمد] مسجد جامعی، حمید سبزواری و دکتر بلورجی، درباره لزوم تقویت زبان فارسی و اینکه پس از انقلاب، زبان فارسی باید حامل پیام تجدید حیات تمدن اسلامی در جهان باشد، صحبت کردم.

به دفترم رفتم. کارها را انجام دادم. اعضای کابینه آمدند. با هم به ملاقات آیت‌الله خامنه‌ای رفتیم. جلسه خوبی بود. من صحبت کوتاهی کردم، با قدردانی از حمایت‌ها و راهنمایی‌ها و اعتماد ایشان در دو دوره کار دولت و اشاره‌ای به موفقیت‌ها نمودم و گزارش کتبی سازمان برنامه‌وبودجه و بانک مرکزی را از دستاوردها به ایشان تقدیم کردم.

ایشان هم صحبت بسیار خوبی کردند (2) و کارهای دولت را تأیید کردند و در اجرای اکثر برنامه‌ها موفق ارزیابی نمودند و مهم‌ترین عامل توفیقات را شخص من دانستند و ویژگی‌های من را که باعث توفیقات شده برشمردند. سپس قرآنی با جعبه نفیس به من هدیه دادند و جمله‌ای که اول قرآن نوشته بودند و پایان افتخارآمیز دوره مسئولیت را به من تبریک گفته بودند، برای حضار قرائت کردند، با تأکید بر روی تعبیر دوره افتخارآمیز.

سپس به تمامی اعضای کابینه، هر کدام یک جلد کلام الله مجید که امضا کرده بودند، به دست خودشان هدیه دادند و اکثر اعضا دست ایشان را بوسیدند و بعضی‌ها هم دست نمی‌بوسیدند.

عصر برای استقبال آقای حافظ اسد، [رئیس‌جمهور سوریه] فرودگاه [مهرآباد] رفتیم؛ به موقع رسیدند. با سان و رژه استقبال کردیم. بعد از مصاحبه‌ای (3) ، با هم به سعدآباد رفتیم. ساعتی وقت استراحت داشت. ما برای بازدید، به محل ساختمان اقامتگاه میهمانان [اجلاس سران سازمان کنفرانس اسلامی] رفتیم. سپس جلسه مذاکره داشتیم. درباره اسراییل، لبنان و عراق، عربستان، آمریکا، روسیه، کشورهای جنوب خلیج فارس، ترکیه، سودان، مصر و احتمال بروز جنگ جدید و عدم همکاری اعراب و خیلی چیزهای دیگر صحبت کردیم.

سپس سر میز شام، مذاکرات را ادامه دادیم و سخنرانی داشتیم که ترجمه هم شد. ایشان مریض است و رژیم دارد و غذای ساده بدون گوشت و نمک و چربی و خیلی کم می‌خورد. گفت بعد از فوت پسرش، وضع روحی همسرش بد است؛ به همین جهت به ایران نیامده است.

دیروقت به خانه رسیدم و با خستگی خوابیدم. محسن، فرزند نوزادش [احسان] را آورد؛ در گوش‌هایش اذان و اقامه گفتم. خواب بود. به نظر سالم و سرحال می‌رسد. خوشم آمد و دو سکه هدیه دادم. عماد و علیرضا هم خوشحال‌اند. هنوز اسم نگذاشته‌اند.

*****************************************8

1- متن این صحبت ها با عنوان «سخنرانی در جمع اعضای فرهنگستان زبان و ادبیات فارسی» در همین سایت آمده است.

2- متن کامل سخنان رهبری معظم در همین سایت آمده است.

3- متن کامل سوالات و پاسخ خای حافظ اسد و آیت الله هاشمی رفسنجانی در همین سایت آمده است.

تصاویر ضمیمه