خاطرات
  • صفحه اصلی
  • خاطرات
  • خاطرات روزانه آیت الله هاشمی رفسنجانی / سال ۱۳۷۶/ کتاب « انتقال قدرت»

خاطرات روزانه آیت الله هاشمی رفسنجانی / سال ۱۳۷۶/ کتاب « انتقال قدرت»

یک روز با رئیس جمهوری که نامش در تاریخ ایران هم ردیف مردان اسطوره ای است.

  • مجمع تشخیص مصلحت نظام
  • چهارشنبه ۸ مرداد ۱۳۷۶
تاریخ ایران بعدها اتفاقات این روز را با حسرت تکرار می کند.

 چهارشنبه ۸ مرداد ۱۳۷۶ // ۲۴ ربیع‌الاول  ۱۴۱۸ //  ۳۰ جولای ۱۹۹۷

 

ساعت هفت‌ونیم صبح، برای برنامه «یک روز با رئیس‌جمهور» و بازدید به صداوسیما رفتیم. با برنامه جالب گروه سرود و سمفونی استقبال کردند. از نمایشگاه قسمتی از کارهای جاری بازدیدکردم. آقای [احمد] پورنجاتی، [معاون سیما] توضیح داد. تمامی برنامه مستقیم پخش می‌شد و خیلی هنرمندانه و حرفه‌ای تنظیم شده بود. هم برای تجلیل از من و هم برای تقویت صداوسیما که در انتخابات‌ها اخیر به خاطر بد تبلیغ‌کردن آسیب دیده است.

در برنامه سیر و سفر، با آقای [اقبال] واحدی، مجری برنامه، در جلفا صحبت کردم. مردم جلفا هم جمع بودند. مجری برنامه خانواده هم که یک خانم زبردستی است، مصاحبه‌ای کرد (1) و از همسرم عفت تجلیل نمود. خاطره اولین دوران سربازی در زمان شاه را گفتم؛ آن هم جالب شد.

از تعدادی از استودیوهای صدا که برنامه‌های گوناگون اجرا می‌کردند، در حال اجرای برنامه بازدیدکردم و با آنها صحبت نمودم. گروه کودک و کوچولوها، برنامه تجلیل جالبی با سرود و دکلمه و سئوال و جواب اجرا کردندکه گفتم هدیه بدهند.

در برنامه چند شبکه تلویزیونی و رادیویی، مصاحبه شد و آقای [داریوش] کاردان، هنرمند بسیار جالب که به چندین لهجه و زبان، مثل خود مردم صحبت می‌کنند، برنامه اجرا کرد، با مضمون اینکه من دائماً مشغول بازدید از نقاط مختلف کشور و افتتاح طرح‌های بزرگ و سازندگی هستم. از ایستگاه اینترنت بازدیدکردم که هم می‌گیرند و هم می‌دهند و جالب و مهم است. از بخش برون مرزی دیدن کردیم‌که به ۲۷ زبان برنامه پخش می‌کند و برای هر زبان، جمعی از افراد اصلی همان زبان را استخدام کرده‌اند. چند ایستگاه کار جدید افتتاح شد.

در سالن همایش‌ها، سه سرود که درباره من و سازندگی ساخته بودند، با گروه کر و سمفونی خودشان اجرا کردند. اشعار را آقای [علی] معلم سروده و جالب بود. آقای [علی] لاریجانی، [رئیس سازمان صداوسیما] هم گزارش داد و هم تمجید نمود و لوح سپاس و قالی تقدیم کرد. من هم صحبت طولانی کردم (2)؛ هم درباره سازندگی و هم خدمات صداوسیما که پخش شد.

از نمایشگاه تولیدات صنعتی مربوط به صداوسیما بازدید کردم. از بخش سیاسی و مرکز خبر بازدید نمودم. سپس در اخبار ساعت ۱۴ تلویزیون، هنگام پخش خبر حضور یافتم. مصاحبه کوتاهی انجام شد؛ روی هم رفته برنامه جالب و مفیدی بود.

ساعت سه‌ونیم بعد از ظهر به دفترم رفتم. پس از کمی استراحت به جلسه هیئت دولت رفتم. دکتر [حسن] حبیبی، [معاون اول رئیس‌جمهور]، متنی در تشکر از من قرائت کرد. من هم در قدردانی از خدمات و همکاری اعضای دولت صحبت کردم. مصوبات زیادی داشتیم، برای اینکه در ایام فترت انتقالی، مشکلی برای کشور پیش نیاید. آخرین جلسه هیئت دولت بود. عکس دسته‌جمعی و یادگاری برداشتیم.

پیش از ختم جلسه دولت، به دفترم برگشتم. با آقای [سیدمحمد] خاتمی، [رئیس‌جمهور منتخب] ملاقات داشتم. درباره اعضای کابینه‌اش توضیحی داد؛ به جز وزارت اطلاعات، مشکلی ندارد؛ دو سه مورد هنوز بین دو سه نفر مُردد است. روی هم رفته کابینه چپ است که بیشتر آنها از چپ‌های معتدل‌اند.

برای وزارت اطلاعات، افراد زیادی را برای رهبری مطرح کرده، ایشان نپذیرفته‌اند. احتمال می‌دهد که رهبری نظرشان به افراد خاصی از [مدرسه] حقانی‌ها باشدکه بنا ندارد بپذیرد و ممکن است به سرپرستی بیانجامد. با مشکل [پرونده قضایی] شهرداری تهران و مراجعت سفرای خارجی هم مواجه است که از من توقع کمک دارد.

دکتر حبیبی برای دستور مجمع تشخیص مصلحت نظام آمد و درباره پذیرفتن سمت معاونت اول آقای خاتمی مشورت کرد که موافقت کردم، ولی هنوز مردد است. شب به خانه آمدم. آقای خاتمی و آقای [محمود] واعظی، تلفنی خواستند که برای حل مشکل سفرای اروپایی کمک کنم. آخرین پیشنهاد اروپایی‌ها، این است که سفیر جدید اسپانیا که هنوز استوارنامه‌اش تقدیم نشده، در سفر با سفیرآلمان همراه باشد. تلفنی با رهبری صحبت کردم؛ نپذیرفتند و گفتند اروپایی‌ها می‌خواهند به هر وسیله شده، دستور آخرآمدن سفیر آلمان را بی‌اثر کنند.

***************************************

1- متن پرسش و پاسخ این مصاحبه در همین سایت آمده است.

2- متن کامل سخنرانی در همین ساین در دسترس است.

ویدئوها