خاطرات روزانه آیت الله هاشمی رفسنجانی / سال ۱۳۷۶/ کتاب « انتقال قدرت»
سیاستمداری که در اوج کارهای اجرایی ، ماندگارترین کتاب قرانی خویش را می نویسد.
دوشنبه ۶ مرداد ۱۳۷۶ // ۲۲ ربیع‌الاول ۱۴۱۸ // ۲۸ جولای ۱۹۹۷
در راه دفتر، برای معاینه چشم به چشم‌پزشکی رفتیم. معلوم شد از چند ماه پیش تفاوتی نکرده است. پیش‌بینی شده بود که آب‌مروارید پیشرفت خواهد کرد که نکرده. به دفتر رفتم. گزارش‌ها را دیدم. جمعی از خانم‌ها آمدند. خانم [شهلا] حبیبی، [رئیس دفتر امور زنان ریاست‌جمهوری]، گزارش پیشرفت امور زنان را داد. نشان [لیاقت و مدیریت] به او اهدا کردم و درباره رشد و تکامل خانم‌ها و امتیازاتی که به دست آورده‌اند، صحبت کردم.
آقای [مهدی] صفری، سفیرمان در روسیه آمد. همراه آقای [محمود] واعظی، نشانش را اهدا کردم. دکتر ولایتی دیر رسید. [آقای شفیع احمد محمد]، سفیر جدید سودان، برای تقدیم استوارنامه آمد؛ مذاکرات تشریفاتی بود. از نقش ما در میانجی‌گری بین سودان و اوگاندا تشکر کرد.
[آقای محمد موحد]، نماینده گچساران آمد و برای امور استان استمداد کرد. آقای [سید مرتضی] صالحی، نماینده خوانسار آمد و برای دانشگاه و بیمارستان استمداد کرد و از شرایط بعد از من اظهار نگرانی کرد. از دفتر تبلیغات اسلامی قم، برای بررسی طرح تنظیم کلید قرآن آمدند. اشکالات طرحشان را گفتم و طرح خودم را که به‌عنوان نمونه در مورد «آدم» تنظیم کرده بودم برایشان توضیح دادم. قرار شد بررسی کنند و در جلسه بعد تصمیم‌گیری کنیم. برنامه تهیه ویژه‌نامه در مجله حوزه برای من دارند. برای منابع، کمک خواستند.
عصر آقای [علی] شمخانی آمد. برای پذیرش وزارت دفاع که پیشنهادشده مشورت کرد؛ ترجیح می‌دهد که وزیر کشور بشود. آقای [سید ابوالفضل] موسوی تبریزی، رئیس جدید دیوان عدالت اداری آمد. برای رفع کمبودها استمداد کرد. آقای [محمدرضا] انصاری از شرکت کیسون آمد. تشکر زیاد دارند از من، به خاطر میدانی که به مهندسان و نیروهای فنی داخلی داده‌ام. از به هم خوردن قراردادش در مورد فرودگاه امام شکایت داشت.
آقای [محمدعلی] کی‌نژاد، برای دستور شورای عالی انقلاب فرهنگی آمد. آقایان [مهدی] کروبی، [محسن] نوربخش، [عبدالله] نوری، بهزاد نبوی، [محمدعلی] نجفی و [عطاءالله] مهاجرانی آمدند. از رفتار قوه قضاییه در مورد مدیران شهرداری تهران شکایت نمودند و چاره‌جویی نمودند و آن را حرکتی سیاسی در مقابل پیروزی آقای خاتمی می‌دانند و استمداد کردند.
اخوی محمد، [معاون اجرایی رئیس‌جمهور] برای امور جاری آمد؛ من جلمه قرار با چین در مورد تأسیسات هسته‌ای اصفهان و گوشی‌های تلفن موبایل. گفت که آقای خاتمی، [رئیس‌جمهور منتخب]، از او خواسته برنامه‌اش را درباره معاونت اجرایی بدهد، ولی بنا ندارد برنامه بدهد. رفتیم و محل کار جدیدمان در ساختمان قدس [=کاخ مرمر] را دیدیم.