خاطرات روزانه آیت الله هاشمی رفسنجانی / سال ۱۳۷۶/ کتاب « انتقال قدرت»
وجود خطرناک دو جریان در وزارت اطلاعات
پنجشنبه ۱۹ تیر ۱۳۷۶ // ۴ ربیعالاول ۱۴۱۸// ۱۰ جولای ۱۹۹۷
مدیران اصناف و مجامع و اتحادیهها و شوراهای اسلامی اصناف آمدند. آقای [یحیی] آلاسحاق، [وزیر بازرگانی] گزارش داد. لوح سپاس و قالی نفیسی که آیات فراوان قرآنی در آن بافته شده تقدیم کردند. نشان به آقای [منصور موسوی] خلیق، [مدیرکل صادرات و واردات وزارت بازرگانی] دادم و از کمکهای اصناف به مبارزه و انقلاب صحبت کردم و از آنها خواستم که سیستم توزیع را اصلاح و مدرن کنند.[1]
آقای میرزاده، [رئیس سازمان برنامه و بودجه] و همکاران آمدند. گزارش بررسی برنامه اقتصاد بدون اتکا به صادرات نفت خام و ایران ۱۴۰۰ را آوردند. قرار شد در دولت مطرح شود.
آقای [علی] آقامحمدی آمد. راجع به فقرزدایی و ایران ۱۴۰۰ صحبت کرد و از من خواست که کمک کنم، برای اینکه کابینه خوب و مؤثری تشکیل شود و برای ادامه تحصیل کمک خواست. آقاسیدعلی محقق داماد آمد. وضع کسالت خود را توضیح داد. امیدوار است و برای تکمیل بیمارستانش استمدادکرد. از وضع بیمه درمانی و فساد اداری انتقاد داشت.
آقای محمدی از [وزارت] اطلاعات آمد. گزارشهایی از وضع فکری و برنامههای دو خط و دو جریان بعد از انتخابات و وضع وزارت داد و از تغییر نامناسب در وزارت اظهارات نگرانیکرد. عصر آقای [غلامحسین] کرباسچی، [شهردار تهران] آمد. از پیامدهای پیگیری دادگاهی شدن کارهای شهرداری و برجسازی اظهارنگرانی کرد و توضیحاتی درباره کابینه آینده داد و از من برای حل مشکل شهرداری استمداد کرد.
به تالار وحدت رفتیم؛ برای جشن سینماگران و برنامه تقدیم لوح سپاس و تندیس جامعه سینماگر به من. سخنرانی مفصلی درباره اهمیت تکالیف سینماگران داشتم. در مسیر خانه به منزل فاطی رفتم. هنوز درد دارد و کم کم روشن میشود که آپاندیس آسیبی نداشته و عمل جراحی بیمورد بوده است؛ بیشتر نشانهها از شن کلیه خبر میدهد.