خاطرات روزانه آیت الله هاشمی رفسنجانی / سال ۱۳۷۶/ کتاب « انتقال قدرت»
فائزه مطابق معمول چه کار می کرد که انتقاد ضمنی پدرش را به دنبال داشت؟!!
چهارشنبه ۱۱ تیر ۱۳۷۶ // ۲۶ صفر ۱۴۱۸// ۲ جولای ۱۹۹۷
[آقای ولادیمیر بوتیاگالزوم]، سفیر جدید اوکراین برای تقدیم استوارنامه آمد. زبان فارسی را خوب بلد است. نطقش را به فارسی خواند و من تشویقش کردم. درباره توسعه روابط صحبت شد علاقهمند به همکاریهای نفتی هستند که پذیرفتم. [آقای حاجی عبدالمعطی]، سفیر برونئی برای خداحافظی آمد؛ پیش از موعد فراخوانده شده است. آقای [محمود] واعظی، [معاون اروپا و آمریکای وزارت امور خارجه] آمد. برای زودتر حل شدن مسئله آلمان و سفرای اروپا، توصیه داشت؛ گفتم رهبری قبول نمیکنند.
[آقای محمدرضا جعفری]، نماینده زرند کرمان آمد. اصرار دارد که در سفر کرمان، برای کلنگ زنی پالایشگاه قطران، به زرند بروم. در مورد خسارات زیاد سرمازدگی به پسته توضیح داد و از کمبود آب کشاورزی و خطر اُفت شدید سفرههای آب گفت. [آقای اسماعیل دوستی]، نماینده کوهدشت آمد. برای عمران منطقه کمک خواست و برای کلنگ زنی سدی در سفر به استان [لرستان] اصرار دارد.
شورای خلیجفارس جلسه داشت. با بررسی وضع روابط و پیگیری تصمیمات گذشته، بد نبود. عصر آقای دکتر [علیرضا] مرندی، [وزیر بهداشت، درمان و آموزش پزشکی] آمد. عبایی و مُهری برای سوغات سفر عراق آورد و از کمکهای من اظهار امتنان کرد. در جلسه هیئت دولت، تعدادی مصوبه داشتیم؛ منجمله کمک برای ساخت بزرگراهها و منطقه آزاد شدن سرخس.
عفت از بیمارستان اطلاع داد که فاطی را مجدداً به خاطر درد شدید به بیمارستان بردهاند و تشخیص اطبا، شن کلیه است و تحت معالجه قرار گرفته است. فائزه آمد. مطابق معمول، تعدادی از نامههای نمایندگان را آورد که برای حوزه انتخابات استمداد دارند و از آقای علی مطهری، نماینده زرند [در مجلس چهارم] گله دارد که به نطق قبل از دستورش، در مورد پیشنهاد یک دقیقه سکوت برای شهدا انتقادکرده است.