یکشنبه ۴ آبان ۱۳۷۶ // ۲۳ جمادیالثانی ۱۴۱۸ // ۲۶ اکتبر ۱۹۹۷
آقای کرباسچی، [شهردار تهران]، همراه آقای قُبّه آمد. آقای قبه گریه کرد؛ به خاطر اینکه مادرش در اثر ناراحتیهای ناشی از بازداشت برادرش [آقای غلامرضا قبه، معاون اداری و مالی شهرداری تهران]، در جریان تعقیب مسائل شهرداری تهران، سکته و فوت کرده است و خواهرش هم درخطر است و شکایت و استمداد نمود.
آقای [عبدالرحمن ندیمی] بوشهری، استاندار سابق بوشهر آمد. اخیراً او را عزل کردهاند. گزارش خدمات سازندگی استان و پیشرفتهای جهشوار دوره ۵ ساله مسئولیتش را داد. آقایان [سید کاظم موسوی] بجنوردی، [سید مصطفی] محقق داماد و [ابوالقاسم] سرحدی زاده آمدند. گزارش کار مرکز دایرةالمعارف بزرگ اسلامی را دادند؛ ۳۵۰ هزار کتاب دارند و حدود ۲۰۰ نفر محقق. از عظمت کار سازندگی در دوران مسئولیت من گفتند و خواستند که تلاش کنیم، آن را تبدیل به فرهنگ عمومی کنیم.
[آقای حسین کمالی]، وزیر کار [و امور اجتماعی]، همراه با شش نفر از زنان نمونه کارگر آمدند. همگی لیسانس بودند و کارهای ارزنده و نوآوری و ابتکار در کارخانهها داشتند. هر یک گزارش کار دادند. به هر یک سکهای دادم.
عصر دکتر [عبدالله] جاسبی، [رئیس دانشگاه آزاد اسلامی] آمد و برای جلوگیری از تضعیف دانشگاه آزاد اسلامی چارهجویی کرد. آقای [سید محمدباقر] حکیم، [رئیس مجلس اعلای انقلاب اسلامی عراق] و برادرش آمدند. گزارش وضع عراق و مبارزه را دادند و برای نحوه تحرک بهتر مشورت کردند.
آقای [علیرضا] اعرافی، مسئول دفتر [همکاری] حوزه و دانشگاه آمد و در مورد تربیت نیرو و تهیه کتابهای مناسب در علوم انسانی، گزارش کار دادند و از من استمداد کردند؛ [آقای غلامرضا مصباحی مقدم]، رئیس دانشکده الهیات [دانشگاه تهران] همراهش بود. از من خواست که در دانشگاه، کنفرانسهایی بدهم.
شب میهمان رهبری بودم. درباره دهکده محققین در وِسف قم و مزرعه پسته مرقد و اظهارات آقای [احمد] آذری [قمی] و [حشمتالله] طبرزدی، [مدیر هفتهنامه پیام دانشجو] علیه ولایتفقیه، وضع رفسنجان با سرمازدگی و مزاحمتهای اروپا برای صدور پسته و نیز وضع عراق صحبت کردیم. ایشان از من خواستند که به مسئله عراق رسیدگی کنم.