دوشنبه ۲۸ مهر ۱۳۷۶ // ۱۷ جمادیالثانی ۱۴۱۸// ۲۰ اکتبر ۱۹۹۷
کار مرور و اصلاح خاطرات سال ۱۳۶۰ را تمام کردم. به دفتر کوشک رفتم و گزارشها را خواندم. از استخر و سونا استفاده کردم. عصر کتاب شرح حال حاجآقا مصطفی خمینی را برای سخنرانی پسفردا خواندم. مقداری وقت هم صرف کلید قرآن شد.
یکی از بستگان در کرج فوت کرده بودکه عفت برای تسلیت به آنجا رفت. شب، آقای [محمدحسن] رحیمیان، [رئیس بنیاد شهید] و دو فرزندشان آمدند. بر سختگیری بیشتر در مورد موادمخدر تأکید داشتند.