خاطرات روزانه آیت الله هاشمی رفسنجانی / سال ۱۳۷۶/ کتاب « انتقال قدرت»
تقاضای کروبی از وزارت اطلاعات
یکشنبه ۲۷ مهر ۱۳۷۶ // ۱۶ جمادیالثانی ۱۴۱۸// ۱۹ اکتبر ۱۹۹۷
دو نفر از محافظان که درباره منزلشان، با شرکت مترو و بانک مشکل پیداکردهاند، آمدند و برای حل مشکل استمداد نمودند. آقای [علیمحمد] بشارتی، وزیر سابق کشور آمد. از سفر عُمره برگشته است. گفت، برای همه بزرگان و علمای اسلام- از صدر اسلام تاکنون- طواف کرده استکه انجام آن مشکل به نظر میرسد. از سیاست حذفی وزارت کشور و به طور کلی دولت جدید انتقادکرد و از احتمال بحران سیاسی و اقتصادی اظهار نگرانی نمود و خواست که با من کارکند. گفت، فعلاً مشغول تنظیم خاطرات و یادداشتهای تحقیقی تاریخی است. به نظرم نیامدکه ازکسالت خودشکه میگویندگرفتار شده، مطلع باشد؛ من هم چیزی نپرسیدم.
آقای [حسن] خَوید، [یکی از پاسداران محافظ] آمد. از عُمره برگشته است. برایم یک ساعت سوغات آورده. دکتر [عبدالله] جاسبی، [رئیس دانشگاه آزاد اسلامی] آمد. از احتمال سوءاستفاده از صحبتهای رهبری در ملاقات با دفتر تحکیم وحدت که گفتهاند، با توسعه کمی دانشگاه آزاد اسلامی موافق نیستند، اظهار نگرانی کرد. خواست که من برای تقویت دانشگاه، دفتری در مرکز دانشگاه بگیرم و درسی بدهم. آقای [عبدالمجید] معادیخواه، [رئیس بنیاد تاریخ انقلاب اسلامی] آمد. از عدم همکاری وزارت اطلاعات برای استفاده از اسناد برای تدوین تاریخ معاصر، گله کرد. به آقای دُری، [وزیر اطلاعات]، تلفنی گفتم که همکاری کنند.
سرلشکر [یحیی] رحیم صفوی، [فرماندهکل سپاه پاسداران] آمد. گزارشی از وضع سپاه و سنگینیکار داد. گفت، با ۱۳۰ هزار عضو رسمی و ۳۰۰ هزار سرباز و...، سالیانه حدود ۴۰۰ میلیارد تومان هزینه سپاه است. از بعضی از فرماندهان ارشد گله داشت که در آخرکار، با کمکاری به سپاه صدمه زدند. سوابق مبارزاتی خودش را گفت و اظهارنگرانیکرد از خطراتی که از ناحیه سیاست خارجی در کمین ایران است و در اطراف ایران، دشمنان مشغول محاصره ما هستند و نیز از جهت اقتصادی و فرهنگی و تصفیههای وسیع در دولت جدید. معتقد است، مقامات ارشد شورای عالی امنیت ملی، قدرت جمعبندی و تصمیمگیری ندارند و خواست که در مجمع [تشخیص مصلحت نظام] فکری بکنیم. فکر میکند که ارتشیها، از جایگزینی او به جای آقای [محسن] رضایی خوشحالاند و بهتر همکاری میکنند، چون او را سیاسی نمیدانند.
عصر فاطی و اعضای انجمن همبستگی زنان آمدند. توضیح کارهایشان را دادند و من تشویقشان کردم. با من عکس گرفتند. آقای [سیدمحمود] دعایی، [سرپرست مؤسسه اطلاعات] آمد. از من خواست که به آقای [مرتضی] محمدخان، وزیر سابق اقتصاد بگویم که مسئولیت گمرک را که به ایشان پیشنهاد شده، بپذیرد؛ تاکنون نپذیرفته است.
آقایان [محمد] عبایی [خراسانی]، [سیدحسین] موسوی تبریزی، [مهدی] مهدوی [آملی]، [محمدتقی] فاضل میبدی، [شیخحسین] هاشمیان، [سیدمحمدعلی] ایازی و [سیدابوالفضل] موسویان آمدند. از من خواستند که درسی برای طلاب در قم شروع کنم و از آثار منفی فشارها بر شهرداری تهران و دامنزدن به مسئله ثروتهای بادآورده در اقتصاد و امنیت کشور و نیز از عدم پشتیبانی ائمه جمعه و صداوسیما از آقای خاتمی، [رئیسجمهور] اظهار نگرانی کردند و از من خواستند که حمایت کنم و با رهبری برای حل مشکل اروپا و شهرداری صحبتکنم.
آقای [محمد] فلاح از وزارت اطلاعات آمد. گفت آقای [مهدی] کروبی به او گفته است، میخواهند در انتخابات خبرگان به طور گسترده شرکت کنند و خواسته که وزارت در کارشان اخلال نکند و با آقای [احمد] آذریقمی، ملاقات کرده و در مورد علت پخش اعلامیه علیه مرجعیت رهبری پرسیده که گفته وظیفه میداند و ادامه میدهد و از بحرانهای احتمالی سیاسی و اقتصادی به خاطر کم شدن اعتقاد به ولایت [فقیه]، به خاطر مسائل انتخابات و کارهای اخیر قوه قضاییه و روزنامه کیهان و [هفتهنامه] صبح که معمولاً منتسب به رهبری میشوند و ضعف مدیریت در دولت، اظهار نگرانی کرد.
شب میهمان رهبری بودم. درباره سفرشان به کرج و کوهنوردی من و ایشان و سفرم به قم و مراجعات فراوان به من در مورد دولت و خبرگان و آینده صحبت شد. پیشنهادکردم که تبلیغات ثروتهای بادآورده قطع شودکه به طور اصولی پذیرفتند، ولی قرار شد شیوهکار را بررسیکنند. گفتند، برخلاف دیگران، نگرانی از اوضاع ندارند و از دولت حمایت میکنند.