خاطرات روزانه آیت الله هاشمی رفسنجانی / سال ۱۳۷۶/ کتاب « انتقال قدرت»
سابقه نگرانی مسئولین از شنود در انقلاب اسلامی
شنبه ۲۶ مهر ۱۳۷۶ // ۱۵ جمادیالثانی ۱۴۱۸// ۱۸ اکتبر ۱۹۹۷
تا ظهر جلسه مجمع [تشخیص مصلحت نظام] داشتیم. ۱۳ ماده از قانون مبارزه با مواد مخدر تصویب شد. آقای [محمد] یزدی، [رئیس قوهقضاییه]، بعد از جلسه از من وقت خواستند، برای جلسه مشترک هیأترییسه خُبرگان و کمیسیون تحقیق خُبرگان؛ گفتم میتوانیم در سفر قم جلسه داشته باشیم.
عصر گروهی از جوانان جنوب شرق تهران آمدند. برای قانعکردن من، جهت پذیرفتن شرکت در مراسم تجلیل از خدمات سازندگی، توضیحات دادند. قبلاً پذیرفته بودم، ولی اخیراً رد کردم، اما آنها در روزنامهها اعلان کردهاند؛ پذیرفتم.
آقای [محمدعلی] زم، رئیس حوزه هنری [سازمان تبلیغات اسلامی] آمد. نمونهکارهای انتشاراتی حوزه را آورد و از من خواست، بیشتر به اینگونه کارهای فرهنگی توجهکنم. از ضعف مدیریت دولت اظهارنگرانیکرد و گفت، امروز جمعی از سینماگران در جلسه خود گفتهاند که ما از رئیسجمهور جدید انتظار داشتیم، در جهت اصلاح امور اقتصادی و سامان دادن به توزیع اقدام کند، ولی اکنون یک نفر به صفها اضافهها شده؛ اشاره به حضور آقای خاتمی در صف غذا یا صف فروشگاه که در گزارشها، به عنوان افتخار آمده بود. از مدیریت سازمان تبلیغات اسلامی شکایت داشت.
آقای [حسین] کریمی، معاون قضایی آقای [محمد] یزدی، [رئیس قوهقضاییه] آمد. از ضعفهای قوه قضاییه گفت، منجمله از تراکم قوانین و بخشنامهها و رویهها و نیز از زیادی مسئولیت رؤسا و مدیران قضایی و از سیاسیعملکردن بعضی از قضات و نمونه مسائل شهرداری تهران و از من کمک خواست که در مجمع [تشخیص مصلحت نظام] فکری کنیم. چند جلد کتاب آوردکه برای جمعآوری مقررات معتبر، تهیهکرده است.
آقای [مطهر] کاظمی، نماینده خلخال آمد. از کارهای سازندگی قدردانیکرد و از ضعف تدبیر سازندگی و اقتصادی دولت جدید و از ظاهرسازی اظهار نگرانی نمود. گفت، همراه آقای خاتمی، [رئیسجمهور] در سفر اردبیل بوده. از تبریز به اردبیل، آقای خاتمی با ماشین سواری آمده، ولی بعضاً همراهیان اعلان میکردند که با اتوبوس آمده و نیز اعلان کردند، مدارس و ادارات برای مراسم استقبال تعطیل نشود، ولی برای تأمین جمعیت در ورزشگاه، مدارس و ادارات را تعطیل کردند. مردم اردبیل از اینکه دولت جدید طرح راهآهن را که من در سفر اردبیل قبول کردهام و کد اعتبار دادهام، پسگرفته است، ناراحتند؛ گفتم خوشبین و امیدوار باشد.
آقای [غلامرضا] آقازاده، [رئیس سازمان انرژی اتمی] آمد. برنامههایش را برای امور ویژه توضیح داد و از سردرگمی دولت و برنامههای اقتصادی و فرهنگی و سیاسی اظهار نگرانیکرد. شب، آقایان [عباس] واعظ طبسی، [محمد] امامی کاشانی و [قربانعلی] دُری نجفآبادی آمدند. از طرف جلسه بزرگتری از دوستانشان، نمایندگی داشتند که با من مذاکره کنند. گفتند، نبودن من در کنار [جامعه] روحانیت [مبارز] در انتخابات، باعث شکستشان شد و از آینده امور اقتصادی و فرهنگی و سیاسی و تضعیف بیشتر روحانیت و رهبری اظهارنگرانیکردند و از من خواستند که با آنها برای آینده همکاریکنم.
توضیح دادم که نپذیرفتن نظر اتحاد در انتخابات مجلس [پنجم]، مبدأ این شکست است؛ زیرا حاضر نشدندکارگزاران را جلب کنند و بلکه ترجیح دادند، آنها را رقیبکنند و نتیجه این شدکه کارگزاران با نیروهای چپ ائتلافکردند و اکثریت شدند. اکنون هم راه این است که برای جذب آرای وسط و خودداری از تبلیغات افراطیکار شود. رأیبران، نگران انتخابات شوراها و خُبرگان و مجلس آینده هستند.
به آقای دُری، در مورد جلوگیری از کارهای افراطی وزارت اطلاعات تذکر دادم. آقای طبسی، از سوءاستفاده از شنود و پیگیری افراطی انحرافات شخصی و اخلاقی، از موضع اتهامات سیاسی افراد، اظهار نگرانیکردند.