پنجشنبه ۲۴ مهر ۱۳۷۶ // ۱۳ جمادیالثانی ۱۴۱۸// ۱۶ اکتبر ۱۹۹۷
برای افتتاح همایش ائمه جماعات مساجد تهران، به مسجد کاشانک در شمال کاخ نیاوران رفتیم. قبل از جلسه، آقای انواری، ضمن ستایش زیاد از کمکهای من به مساجد، توصیهای برای سازمان برنامهوبودجه گرفتکه کمک به مساجد در سال آینده افزایش یابد. در سال جاری ۸۰۰ میلیون تومان دادهایم. در مراسم، آقای [محمدجواد] صادقزاده، [قائممقام مرکز رسیدگی به امور مساجد]، گزارشی از خدمات مرکز داد و سه خواسته مطرح کرد: ۱- بیمه اجتماعی ائمه جمعه، ۲- تهیه خانه برای بعضی از ائمه مساجد ۳- ایجاد مرکز آموزش برای مبلغین دینی.
از کمکهای فکری و مادی من به مساجد تشکر فراوان کرد. من هم درباره نقش تاریخی روحانیت و ضرورت حفظ خصیصه مردمیبودن و مسلحشدن به اطلاعات و ابزار روز مربوط به تبلیغ و هدایت و توجه به زندگی مردم در شرایط حاکمیت دینی، سخنرانی کردم.[1]
به منزل برگشتیم. تا شب به مطالعه و اصلاح خاطرات سال ۱۳۶۰ گذشت. فائزه آمد. برای پذیرش برنامه تجلیل جوانان بسیجی جنوب شرق تهران، برای خدمات من، تأکید داشت. مناسب نمیدانم وآن را لغوکردهام. قرار بود روز دوشنبه انجام شود؛ در روزنامهها هم اعلام شده؛ باید فکریکنیم.
ظهر عفت میهمان نوه امام بود. کاظم [مرعشی]، از جلسهای خبر دادکه با فائزه و جلال رفیع، [سردبیر روزنامه اطلاعات] داشتهاند، برای مقدمات کار انتشار روزنامه زن که فائزه امتیاز انتشار آن را گرفته است.
در گزارشها، پرواز سفینه آمریکایی کاسینی به سوی زُحَل موردتوجه است. دیروز پرتاب شده، ۷ سال در راه است و سپس برای مخابره اطلاعات مربوط به زُحَل، ۴ سال دور آن خواهد چرخید. ضمناً سفینه دیگری همراه دارد که در مسیر جدا میشود و میرود، به دور یکی از قمرهای زُحَل میچرخد؛ انصافاً قدرت علمی و فنی بالایی دارند.