خاطرات روزانه آیت الله هاشمی رفسنجانی / سال ۱۳۷۶/ کتاب « انتقال قدرت»
آقای خاتمی وقت خواست؛ گفتم من به محل کار او میروم.
یکشنبه ۱ تیر ۱۳۷۶ // ۱۶ صفر ۱۴۱۸ // ۲۲ ژوئن ۱۹۹۷
مدیران سازمان تبلیغات اسلامی آمدند. آقای [محمود محمدی] عراقی، [رئیس سازمان تبلیغات اسلامی] گزارش داد و قرآنی بهعنوان سپاس از خدماتم هدیهکردند. من هم درباره شرایط تبلیغ موفق و مؤثر، با تأکید بر روی محتوای مناسب و ابزار صحیح دستور کار، صحبت کردم.[1]
ستاد [پشتیبانی برنامه] تنظیم بازار جلسه داشت. تصویب کردیم که واریز نامههای صادراتی قابلفروش در بورس باشد. آقای [سید محمد] خاتمی، [رئیسجمهور منتخب] هم برای اولین بار در جلسه شرکت داشت. عصر در جلسه هیئت دولت مصوباتی داشتیم؛ منجمله تبدیل منطقه گنبد و گرگان به استان [گلستان]، به مرکزیت گرگان.
آقای خاتمی وقت خواست؛ گفتم من به محل کار او میروم. به ساختمان قرمز رفتم. مشورتهایی درباره مسائل اقتصادی و سیاسی، منجمله رفتار با اروپا و نیروهای مخالفی چون نهضت آزادی و آیتالله منتظری داشت. درصدد پیگیری مسئله تنظیمکنندگان نوار ویدیویی است که در جریان تبلیغات، علیه او تنظیم شده بود.[1]
کارها را تکمیل کردم و به خانه آمدم. چند روزی است که سرماخوردگی و کسالت و کمی تب دارم و با کمک مُسکن کار میکنم.