خاطرات
  • صفحه اصلی
  • خاطرات
  • خاطرات روزانه آیت الله هاشمی رفسنجانی / سال ۱۳۷۶/ کتاب « انتقال قدرت»

خاطرات روزانه آیت الله هاشمی رفسنجانی / سال ۱۳۷۶/ کتاب « انتقال قدرت»

انتقاد از برخوردهای نامناسب دفتر رهبری و سپردن کار دبیرخانه مجمع تشخیص مصلحت نظام به آقای محسن رضایی!!

  • چهارشنبه ۲ مهر ۱۳۷۶

 چهارشنبه ۲ مهر ۱۳۷۶ // ۲۱ جمادی‌الاول ۱۴۱۸// ۲۴ سپتامبر ۱۹۹۷

 

بعد از نماز صبح، برای کوه‌نوردی رفتم. حدود طلوع آفتاب، به کلَک‌چال رسیدیم و از آنجا به‌سوی شیرپلا ادامه دادیم. سه‌ربع ساعت دیگر هم رفتم و مراجعت کردیم. در کلَک‌چال با اعضای پایگاه بسیج و کارگران که برای تعمیر بناها آنجا بودند، احوال‌پرسی کردم و گفتم، پول خرید یک گوسفند به آن‌ها بدهند که میهمان من باشند. در برگشتن از طریق جاده باغ فولادی مراجعت کردیم که از بنیاد جانبازان است و مشغول ساخت پارک عمومی در آن هستند.

ساعت هشت و نیم صبح به خانه رسیدیم. بعد از استحمام و صبحانه به دفتر رفتم. آقای [غلامرضا] آقازاده، [رئیس سازمان انرژی اتمی] آمد. گزارش وضع سازمان انرژی هسته‌ای را داد و مشکلاتی که در ادامه کار دارد، من‌جمله انحصار کار نیروگاه بوشهر به روسیه که به آن‌ها میدان باج‌خواهی و بهانه‌جویی می‌دهد و مزاحمت‌های سازمان‌های ناظر از قبیل [سازمان] بازرسی [کل کشور]، دیوان محاسبات، [وزارت] اطلاعات و دفتر رهبری و... سخت‌گیری‌های سازمان برنامه‌وبودجه که مناسب وضع سرّی و غیرعادی سازمان نیست. تذکراتی دادم و راهنمایی‌هایی نمودم.

آقای مسیح مهاجری، [روزنامه جمهوری اسلامی] آمد. از سپردن کار دبیرخانه [مجمع تشخیص مصلحت نظام] به آقای محسن رضایی و برخوردهای نامناسب دفتر رهبری انتقاد داشت. گفت، فشار دارند که درباره ثروت‌های بادآورده در روزنامه بنویسد که مایل نیست. مشورت کرد که علت را توضیح بدهد. از من خواست که برای اصلاح حوزه علمیه قم کمک کنم و تقاضای مصاحبه دراین‌باره داد و کتاب خاطرات آقای [محمدتقی] فلسفی را آورد.

آقای مجید عباسپور آمد. گزارش وضع صنایع ویژه را داد و برای اعتبارات بیشتر و باز گذاردن دستش در کار استمداد کرد و برای همکاری و تحقیق برای محیط‌زیست و اقتصاد انرژی با مجمع تشخیص مصلحت نظام، اظهار تمایل کرد.

یکی از صنعتگران ممسنی با پسرش آمد. آلبوم خوبی از آثار و خدمات و عکس‌ها و تقدیرها و قضاوت‌های مربوط به دولت سازندگی را جمع کرده بودند و برای راه‌اندازی ابتکارش در خصوص توربین‌های آبی کمک خواست. هدیه‌ای به فرزندش دادم.

آقای [حسین] علایی و همکارانش در ساخت مصلای تهران آمدند. گزارش دادند و لوح سپاس به من، به خاطر حمایت‌ها، اهدا کردند. برای بودجه سال آینده استمداد کرد. گفت، برای ریاست ستاد، به سپاه برگشته است.