خاطرات روزانه آیتالله هاشمی رفسنجانی/ سال ۱۳۷۵ / کتاب «سردار سازندگی»
از خیابان گردی هاشمی رفسنجانی در سعادت آباد تا بحث خانم های بی حجاب و دخالت بسیج
سهشنبه ۳۰ بهمن ۱۳۷۵ //۱۰ شوال ۱۴۱۷ // 18 فوریه 1997
از منزل به محل پارک جمشیدیه [در شمال تهران] رفتیم؛ برای افتتاح طرح توسعه پارک که در سطح ۳۰ هکتار ساخته شده است. نام بخش جدید را «باغ فردوسی» گذاشتیم. طراح، آقای دکتر [غلامرضا پاسبان] حضرت[1] که در زمان رژیم سابق، طرح پارک جمشیدیه را هم داده بود، توضیحات داد. با حفظ طبیعت کوه، تأسیسات خوبی ساختهاند؛ منجمله مرکزی برای هر یک از استانهای کشور که از آذربایجان و کردستان و تُرکمنها و زاگرس ساخته شده و کردستان و آذربایجان، با گروه سرود و نمایش کارهای دستی بومی، برنامه اجرا کردند.
برای درههای گلابدره و کلَکچال هم طرح تهیه کردهاند. ۱ میلیارد و ۲۰۰ میلیون تومان، خرج این قسمت شده است. پیشنهاد کردم، در یکی از آثار، طرح ایجاد درختی بزرگ که عملکرد آب را در بخشهای مختلف - از بالا تا پایین درخت- نمایش میدهد، اجرا کنند؛ شبیه آنچه در لسآنجلس، قبل از انقلاب دیدم.
سپس به محل پل بزرگ یادگار امام رفتیم که ۲ هزار و ۶۰۰ متر است؛ بزرگترین پل کشور. از لوح پرده برداشتیم و از روی پلگذشتیم. زیر پل راکه بازارچه عظیمی میسازند، دیدیم؛ با زیر بنای ۳۳ هزار مترمربع، در دو طبقه که تاکنون ۵ میلیارد تومان، سرقفلی فروختهاند. ارزشکل سرقفلی مغازهها، ۲۵ میلیارد تومان است. سپس سراسر بزرگراه
یادگار امام را که ۶ کیلومتر است، رفتیم؛ در حال ساخت است. [آقای غلامحسین کرباسچی]، شهردار تهران و شهردار منطقه، توضیحات میدادند. در دره پونک، دومین تونل آب را برای عبور بزرگراه ساختهاند.
گشتی در خیابانهای سعادتآباد زدیم. در ساختمان جدید شهرداری [منطقه ۲]، گزارش کارها و چند طرحی را که افتتاح شد، دادند، منجمله خود آن ساختمان که جالب ساخته شده است. گزارش آقایان کرباسچی، [شهردار تهران] و موسوی، [شهردار منطقه ۲] را شنیدیم؛ تاکنون ۱۲۰ پل و ۲۲۰ کیلومتر اتوبان ساختهاند و ۲۴ هزارهکتار فضای سبز در کمربندی سبز تهران و پانصدمین پارک سبز داخل تهران، به نام گلشن که در جنوب شرقی شهر، امروز افتتاح شد.
بخش خصوصی در این ۷ سال، ۵ هزار میلیارد تومان، سرمایهگذاری در ساختمان کرده است. من هم صحبت دلگرمکنندهای در اهمیت کارهای شهرداری تهران ایرادکردم[2] و از چند لوح پرده برداشتم؛ من جمله آبیاری بارانی فضای سبز تهران.
به دفترم رفتم. در مسیر، آقای [علیمحمد] بشارتی [وزیر کشور]، در ماشین نشست و راجع به تاریخ انتخابات ریاستجمهوری بحث شد. قرار شد روز ۱۶ خرداد ۷۶ باشد. قبلاً روی دوم خرداد صحبت بود. به خاطر استفاده از فضای برنامههای سالگرد امام، جهت حضور مردم در پای صندوقها، این تاریخ را انتخاب کردیم؛ نظر رهبری هم همین است.
آقای [علیرضا] عسکری، فرمانده جدید نیروی مقاومت بسیج تهران آمد و از سیاستهای افراطی که در سال گذشته در بسیج اجرا شد، اظهار ناراحتی کرد؛ من جمله استفاده از بسیج در نهی از منکر و فساد خانمهای بدحجاب و نیز شرکت در انتخابات مجلس، به نفع یک جریان و موارد دیگر و برای کار جدید کمک خواست؛ به نظر میرسد، آدم معتدل و عاقلی است.[3]
اخوی محمد، [معاون اجرایی رئیسجمهور] آمد. درباره مسائل انتخابات و ماهواره و مسائل آمریکا با ایران صحبت شد. عصر آقای نعمتزاده، [وزیر صنایع] آمد. گزارش کار صنایع، منجمله چوب و کاغذ مازندران و سیمان هرمزگان و کاغذ کرمانشاه و پارچه چادرمشکی را داد و برای گرفتن ارز اضافی استمداد کرد. شب شورای عالی انقلاب فرهنگی، جلسه با چند مصوبه داشت. آقای [مصطفی] پورمحمدی، [معاون وزیر اطلاعات]، اطلاع داد که فرد آفریقایی را آزاد کردهاند. به خانه آمدم. فائزه آمد. در مورد انتخابات [ریاستجمهوری] و ساختمان ورزشگاه انقلاب، مشورت کرد.
[1] - مهندس غلامرضا پاسبان حضرت، متولد ۱۳۲۳ در مشهد و فارغ التحصیل سال ۱۳۵۱ از دانشکده هنرهای زیبای دانشگاه تهران است. ایشان طراح تعداد قابل توجهی طرح برای تسهیل رابطه رفاقت انسان شهرنشین با طبیعت بوده است. این طرحها از مقیاس کلانشهری و راهبردی تا طرحهایی با جزییات بسیار را شامل میشوند که همگی تأثیرپذیرفته از طبیعتاند. از آثار ایشان، میتوان مجتمع فرهنگی ورزشی گردشگری کوهسنگی مشهد، منظر شهری بدنه بزرگراه مدرس تهران و نیز باغ فردوسی تهران اشاره کرد. باغ فردوسی، بخش الحاقی پارک جمشیدیه، در سال 2001، برنده جایزه معماری بنیاد آقاخان شد.
[2] - در بخشی از این سخنرانی آمده است: «این ارقامی که آقای کرباسچی اینجا گفتند، رقم خیلی جالبی بود که پنج هزار میلیارد تومان، صرف ساخت و ساز شهر شده است. حرکت وسیع سازندگی که همه کشور را فرا گرفته و نمونه خوبش را در تهران مشاهده میکنیم، دوره بسیار باارزش و طلایی برای کشورمان است که از همین حالا، آینده را خوب مشخص میکند که داریم به کجا میرویم و چه شرایطی برای کشورمان درست میکنیم. ما امروز بیشتر کارهای شهری را دیدیم. از جهتی بسیار مهمتر، کارهای عمرانی، مثل سدسازیها و مخابرات و کارخانههای فولاد و کارهای معدنی و کارهای کشاورزی و انواع کارهای جنگلی و مرتع و دام و پرورش ماهی، بنادر، راهآهنها و دانشگاهها و کارهای زیربنایی غیرشهری که کشور در جریان آن است، مجموعه اینها هم خیلی تحسینانگیز و هم امیدوارکننده است و هم نشان خوبی از بنیه بسیار نیرومند کشور ماست.» رجوعکنید ← کتاب «هاشمی رفسنجانی، سخنرانیهای 1375»، دفتر نشر معارف انقلاب، 1397.
[3] - سردارعلیرضا عسکری (۱۳۳۱–۱۳۸۹)، از فرماندهان ارشد سپاه پاسداران، در سنگرهای مختلفی چون فرماندهی سپاه کردستان، فرماندهی بسیج استان تهران و معاونت آماد و پشتیبانی وزارت دفاع خدمت کرده بود. همچنین او مأموریتهای بسیاری در لبنان داشت و منشاء خدمات ارزشمندی شد. سردار عسکری که پس از بازنشستگی، به امور تجاری، به ویژه تجارت زیتون مشغول بود، در تاریخ 16 آذر سال 1385 زمانیکه از دمشق به استانبول سفر میکرد، ناپدید شد. گمانهزنیهایی پیرامون ربودن وی تا همکاری با سرویسهای جاسوسی غربی منتشر گردید که صحت هیچیک به درستی روشن نیست. در تاریخ ۲۷ دسامبر ۲۰۱۰ میلادی، روزنامههای اسراییلی مدعی شدند که سردار عسکری در سلول خود در زندان آیالون، دست به خودکشی زدهاست. در پی انتشار این خبر، وزارت امور خارجه، ابراز نگرانی خود را در صورت صحت این خبر اعلام کرد و این واقعه را به ماجرای ربودن دیپلماتهای ایرانی در لبنان مرتبط دانست. آقای علیاکبر صالحی، وزیر وقت امورخارجه، در نامهای به دبیرکل سازمان ملل، خواستار کمک برای پی بردن به سرنوشت علیرضا عسکری شد. سردار حسین علایی، از فرماندهان سابق سپاه پاسداران، در یادداشتی نوشت که «اگر عسکری در دوره خدمت، بازداشت و زودهنگام بازنشسته نمیشد، شاید سرنوشت دیگری پیدا میکرد.»