چهارشنبه 3 مرداد 1375 | 7 ربیعالاول 1417 24 جولای 1996
تا ساعت ده و نیم صبح کارها انجام شد. اخوی محمد برای کارهای معاونت اجرایی [ رئیسجمهور] آمد و برای کمک به شهرستان دماوند و شهریار اجازه گرفت. آقای [مصطفی باقری] بنابی، امامجمعه بناب آمد؛ مطالبش را از رو میخواند. ابتدا اظهار وفاداری و ارادت در حد افراط و اظهار اعجاب از خدمات من نمود و از سفر یزد گفت که همراه علما و ائمه جمعه، برای دیدن طرحهای مهم رفتهاند. چادرملو و فولاد آلیاژی و کابلسازی شهید قندی و لاستیک سازی را دیده بودند. گفت قضاوت همراهان این بوده که کارها در حد اعجاز است. از برخورد [وزارت] اطلاعات و ناجا با مردم بناب شکایت داشت که در جریان انتخابات اعتراض داشتند و خواستار اقدام من برای دلجویی مردم شد و برای بنای مدرسه علمیه کمک خواست.
[آقای حمد بن جاسم آلثانی]، وزیر امور خارجه قطر آمد. پیام شفاهی [آقای حمد بن خلیفه آلثانی]، امیر [قطر] را داشت، مبنی بر صداقت در دوستی با ایران و اجبار به سازش با آمریکا و اسراییل. برای نجات از شر عربستان و بحرین و کودتا و اظهارآمادگی برای اجرای طرح انتقال آب از ایران و توصیه به ایران، مبنی بر احتیاط در اموری که آمریکا را تحریک میکند و بهانه به دست آنها میدهد؛ من جمله انباشتن سلاح در جزایر و تقاضای آزادی فرد قطری محکوم در ایران را نمود. من هم از موضع دوستی و سیری با او مذاکره کردم.
عصر هیأتدولت جلسهداشت. تصویبکردیمکه برنامه [چشمانداز] 25 ساله تا سال 1400 تهیه شود. امروز دکتر [علیاکبر] ولایتی، در مورد نامزد شدن برای ریاستجمهوری مشورتکرد. گفتم بعد از مذاکره با رهبری جواب میدهم. قرار شد فعلاً در جواب سئوالات، جواب روشنی ندهد.