پنجشنبه 11 مرداد 1375 | 15 ربیعالاول 1417 1 آگوست 1996
پس از نماز تا ساعت هشت و نیم در دفتر کار کردم. سپس برای مراسم هفته وحدت، به حسینیه مرکز [ارتباطات اسلامی]، متعلق به نهاد رهبری، در کنار مصلای تهران رفتم. آقای [محمد] واعظزاده خراسانی، [دبیرکل مجمع جهانی تقریب مذاهب اسلامی] خیرمقدم گفت و گزارش کوتاهی داد و من سخنرانی مفصلی دربارة وحدت و هماهنگی مسلمانان داشتم.[1] آقای واعظزاده گفت، میخواهند مجموعه سخنرانیهای من در این مراسم را که معمولاً در افتتاحیهها در نُه سال انجام شده، منتشرکنند. لابد خیلی شبیه به هم است و مایه زیادی هم ندارد؛ چون معمولاً خطابی و تشریفاتی است. به دفترم برگشتیم. محسن هم با من بود. میگفت در جایگاه هیأت رییسه، هنگام سخنرانی من در کنارم، نماینده کشور سوریه که رئیس دانشگاه اسلامی آنجاست و فرد دیگری از مالزی، چُرت میزدند.
[آقای سیدمرتضی موسوی]، امامجمعه ساوه آمد. گفت از پیش از انقلاب مرید من بوده و اولین بار در مدرسه چهارباغ اصفهان، در جلسه مراسم فاتحه درگذشت سیدعبدالهادی شیرازی، پای سخنرانی من نشسته و مجذوب شده است. برای خود و مصلای ساوه استمداد کرد و گفت در اثر تصادف ماشین، ضربه شدیدی در جسم دارد.
آقای [حسین] مظاهری، رئیس حوزه علمیه اصفهان و فرزندش آمدند. از برخوردهای آقای [جلالالدین] طاهری، امامجمعه اصفهان و همفکرانش شکایت دارد و [آقای اسحاق جهانگیری]، استاندار را هم طرفدار آنها میداند؛ اگرچه ظاهراً احترام ایشان را هم دارد. خواست در سفر اصفهان، او را تقویت کنیم و چند پیشنهاد مشکل هم داشت؛ از قبیل سفر به تیران که زادگاه ایشان است و نیز شرکت در اجتماع طلاب در مدرسه صدر و شهرستان کردن تیران.
[آقای علی اصغر گرانمایه]، استاندار مازندران، همراه آقای [هادی] روحانی، امامجمعه [بابل] آمدند. چند درخواست برای عمران استان داشتند. آقای [سیدرضا] نیرّی از کمیته امداد امام آمد. از اقدامات کمیته برای بیمهکردن حدود چهار میلیون نفر از فقرا گزارشی داد؛ بودجه هفده میلیارد تومانی آن را دولت داده است.
عصر به منزل آمدم. از استخر استفاده کردم. شب همشیرهها، فاطمه و طیبه و آشیخ حسین [هاشمیان] و آقارضا، عموزادهها اینجا بودند. فائزه پذیرایی کرد. غذا از بیرون تهیه کردیم. آشیخ حسین، برای گرفتن کمک جهت طرح انتقال آب به رفسنجان آمده بود.
[1] - آقای هاشمی، با ابراز خرسندی از فعالیتها و زحمات فراوان مجمع تقریب مذاهب اسلامی و دیگر نهادهای درگیر کار وحدت امت اسلامی، اتحاد کامل اسلامی را هدفی بسیار دشوار و دور از دسترس دانست و گفت: «هر چند براساس آنچه از آیات قرآن استفاده میشود، رسیدن کامل به این هدف، یعنی تشکیل امت واحده تا قیامت هم شاید رخ ندهد، اما باید تمام تلاشها و کوششهای ما در این راه صرف شود تا حداقل به طور نسبی در تحکیم وحدت و کاهش تفرقهها موفق شویم و زمینههای آن هم فراهم است، از جمله مسائل فراوانی که تمام جهان اسلام بر آنها اشتراکنظر دارند.» ایشان در ادامه به راهکارهای اتحاد اسلامی در زمینههایی چون ایدئولوژی مشترک، اهداف مشترک، استراتژی واحد و نیز وحدت در تاکتیکهای عملی و میدانی اشاره کرد و گفت: «جهان اسلام میتواند در این زمینهها و در موضوعات اقتصادی، علمی، فنی و فرهنگی به وحدت نسبی برسد و نباید به بهانه اینکه این کار سخت است، آن را مسکوت گذاشت و کنار نشست. در صدراسلام، پیامبر در جامعهای مبعوث شد که همه مردم بر سر مسایلی چون رنگ، جنس، مواد و حتی قد و اندازه بُتها همدیگر را میکشتند، اما او با مشترککردن اندیشههای آنان، امپراتوری بزرگ و فراگیر اسلامی را از اقیانوس اطلس تا اقیانوسآرام گسترش داد و شعارهای واحدی را برای نژادهای گوناگون بشری و ادیان، مطرح کرد و این مسأله نشان میدهدکه وحدت اسلامی عملی است؛ هر چند که آن موقع هم در درون جامعه اسلامی اختلافاتی وجود داشت. این امید به وحدت، در روزگار حاضر بسیار بیشتر است، چرا که اکنون عصر ارتباطات است و اندیشهها و عقول مردم جهان، کاملتر و پختهتر شده است و کار وحدت اسلامی را آسانتر و عملیتر کرده است؛ هرچند که باز هم به جهاد و پیگیری و دلسوزی و خون و مال دادن احتیاج دارد و در درجه اول مسئولیتهای علمای اسلام و بزرگان و شخصیتهای دینی و اجتماعی اسلامی را بیشتر میکند. اگر رهبران و علمای اسلام در سراسر جهان هوشیاری، تدبیر و دقتنظر داشته باشند، میتوانند از همین حوادث برای اتحاد اسلامی بهرهبرداری کنند.» رجوعکنید ← کتاب هاشمی رفسنجانی، سخنرانیهای 1375، دفتر نشر معارف انقلاب، 1397.