خاطرات روزانه/ آیت الله هاشمی رفسنجانی/ سال ۱۳۷۴ / کتاب «مرد بحران ها»

شنبه 31 تیر 1374 // 23 صفر 1416// 22 جولای 1995

[آقای طهری امبیرش]، سفیر لیبی برای خداحافظی آمد؛ راضی نیست که از ایران می‌رود. یک بار دیگر به توصیه من اقامتش تمدید شده بود. فارسی مذاکره کردیم. هفت سال است که اینجاست. گفت از زمان دانشجویی، تحت تأثیر انقلاب اسلامی ایران بوده و حتی در تظاهرات علیه شاه در مقابل کاخ سفید شرکت داشته و مکتب تشیع برای او جاذبه زیادی دارد.

[آقای عیسی کلانتری]، وزیر کشاورزی و آقایان [سیدهادی] طباطبایی و [مهدی] مفیدی و آقای [سیدعلی] میلانی، رییس بانک [کشاورزی] آمدند. برای رفع مشکلات ارزی و ریالی طرح نیشکر خوزستان استمداد کردند. قرارداد پنج کارخانه شکر با مصری‌ها قطعی شده و برای دو کارخانه دیگر و کارخانه‌های کاغذسازی، باید منابع جدیدی پیدا شود.

آقای [محمد] غرضی، [وزیر پُست و تلگراف و تلفن] آمد. درباره نحوه برخورد با مزاحمت‌های بعضی از نمایندگان صحبت کرد و راجع به طرح تلفن‌های سیار و چگونگی تقسیم سود آن با بانک مرکزی صحبت شد.

دکتر [حسن] حبیبی، [معاون اول رئیس‌جمهور] آمد و گفت، آقای [مسعود روغنی] زنجانی، [رییس سازمان برنامه و بودجه]، مایل به کناره‌گیری است و به نحوی می‌خواهد مرتبط به نهاد بماند، مثل مشاورت. تأکید کردم، [آقای حبیبی]، وظیفة سخنگوی دولت را انجام دهد؛ مدتی است که انجام نمی‌دهد.

عصر آقای جواد لاریجانی، [نماینده تهران و عضو کمیسیون سیاست‌خارجی مجلس] آمد. در خصوص نحوة تقویت روابط با اروپا در مقابل آمریکا و نحوة انتخابات مجلس پیشنهادهایی داشت، به صورتی که آرای زیادی که حاضر نیستند به جریان خشک مذهبی بپیوندند، جلب شود.

[آقای یحیی آل‌اسحاق]، وزیر بازرگانی و معاونان آمدند. گزارش کاملی از وضع گات دادند. پیشنهاد پیوستن به گات را دادند. قرار شد در دستور کار دولت قرار گیرد. برنامه سفر به یزد را تنظیم کردیم.