چهارشنبه 8 تیر 1373 | 19 محرم 1415 // 29 ژوئن 1994
آقایان [محسن] نوربخش، [معاون اقتصادی رییسجمهور] و [سیدحسین] موسویان، [سفیر ایران در آلمان] آمدند و برای حل مشکل آزادی [هلموت] شیمکوس آلمانی استمداد کردند که به موقع انجام شود تا بهرههای مورد نظر بهدست آید.
برای استقبال از رئیس جمهور آذربایجان، به فرودگاه [مهرآباد] رفتیم. همراه هیأت سنگینی با دو هواپیما رسیده اند. مراسم تشریفات نظامی و مصاحبه[1] دو نفرمان و حرکت به سوی اقامتگاه سعدآباد انجام شد. تا عصر کارهایم را انجام دادم.
ساعت پنج برای مذاکره آمدند. یک تخته قالی که تصویر امام روی آن بافته شده هدیه آوردند؛ با فیلمبرداری هدیه کردند. مذاکراتمان دربارة موارد همکاری بود. بر اجرای سد خداآفرین و اتصال راهآهن جمهوری آذربایجان به آستارای ایران و شرکت ایران در طرحهای استخراج نفت آنها تأکید کردم. آنها بر تداوم فروش سلاح با وام پنجاه میلیون دلاری ما و زیر پوشش گرفتن تعداد بیشتری آواره جنگ و اتصال گاز ایران به نخجوان تأکید داشتند؛ گفتم مجموعه با هم اجرا شود.
آقای [حیدر] علیاف، وقت خصوصی خواست و توضیح داد که روسها اصرار دارند که در مرزهای جنوبی آنها، هم مرز با ایران، حضور داشته باشند و نیز پیشنهاد دادند که در خط فاصل بین نیروهای آذربایجان و ارمنستان، حائل شوند و به تدریج ارامنه را وادار به عقبنشینی کنند؛ به جز منطقه قرهباغ و بخشی از کَلبَجَر. در این خصوص با من مشورت کرد. در مورد اول مخالفت کردم و در مورد دوم گفتم بیشتر بررسی شود و بستگی به قدرت شما و ارامنه و پیشبینی شما دارد. قرار شد بعداً جواب بدهیم.
سپس برای گنجاندن شهر تبریز در برنامه سفرشان اصرار کرد. گفتم به خاطر اظهارات خودش، تبریزیها رنجیدهاند و ممکن است بیاحترامی کنند، ولی او قبول نداشت و میگفت، قصدی نداشته و نباید ما عکسالعمل نشان بدهیم و نرفتن به تبریز، باعث شماتت دشمنان او میشود.[2] گفتم وزارت امورخارجه بررسی کنند.[3]
ضیافت شام را در دفتر مطالعات وزارت امورخارجه دادیم. صحبتهای زیاد و متفرقهای دربارة روسیه و اوکراین و مسائل دیگر، سر میز شام داشتیم.
[1] - در بخشی از این مصاحبه آمده است: «در این سفر درگیریهای قرهباغ و مسأله قفقاز، همکاری در دریای خزر، بهرهبرداری از رودخانه مشترک ارس، ترانزیت و تجارت مورد مذاکره قرار خواهد گرفت. ایران برای پایان دادن به درگیریهای قرهباغ تلاشهای بسیاری داشته است. تلاش اولیه ما، مانند گذشته این است که نگذاریم جنگ ادامه یابد و ما ادامه جنگ را به صلاح نمیدانیم و در این سفر با آقای حیدر علیاف برای کاهش دادن مشکلات ناشی از جنگ قرهباغ صحبت خواهیم کرد سطح روابط بین دو کشور، بسیار خوب است و سفر رییسجمهور آذربایجان، گام بلندی برای توسعه این سفر خواهد بود. ارتباط معنوی مردم ایران و آذربایجان، پشتوانه خوبی برای اجرای عملی توافقهای به دست آمده است و مردم ایران از آزادی آذربایجان از خفقان نظام الحادی شادمان شدند. توسعه روابط بین ملتهای ایران و آذربایجان مورد استقبال دو کشور است. باکو و انزلی، از قدیم دو قطب بزرگ تجاری بوده و اکنون نیز میتواند به تناسب شرایط روز، موقعیت سابق خود را با همکاریهای مشترک دو کشور بدست آورد. از همکاری دو کشور برای احداث سد خدا آفرین بر روی رود ارس، بهرهبرداری از منابع آبزی دریای خزر، استخراج نفت و گاز از این منطقه، تقویت کشتیرانی برای افزایش مبادلات تجاری بین دو کشور و کشورهای منطقه، اتصال خط آهن ایران و آذربایجان در منطقه آستارا، همچنین انتقال برق به نخجوان از سوی جمهوری اسلامی ایران، بخشی از راههای تحقق این امر است. جنگ در منطقه قرهباغ، حادثهای تلخ و تأثرانگیز در منطقه آسیای میانه است. اصل تغییرناپذیری مرزهای شناخته شده بینالمللی و لزوم خروج نیروهای ارمنستان از اراضی اشغالی آذربایجان مورد تأکید جمهوری اسلامی (ایران است و من امیدوارم که با حُسنتدبیر، اجتناب از خشونت و کمک مجامع بینالمللی، جنگ، کشتار و آوارگی مردم بیگناه خاتمه یابد. مشکلاتی که کشورهای مسلمان از جمله در بوسنی و هرزگوین، فلسطین و سایر مناطق بحرانی با آن مواجه هستند، ایجاب میکند تا جهان اسلام با تقویت وحدت و همکاری بین کشورهای مسلمان در جهت رفع این مشکلات تلاش کند.» رجوعکنید ← کتاب «هاشمی رفسنجانی، مصاحبههای سال 1373، دفتر نشر معارف انقلاب، 1395.
[2] - آقای علیاُف اهل نخجوان بود و نخجوان، نزدیکترین شهر جمهوری آذربایجان به تبریز است. او درباره تبریز گفته بود: ««من در نخجوان به دنیا آمدهام. جوانی من در آنجا سپری شده است. درست است که در آن زمان راهها بسته بود، اما باز هم برای ما تبریز، تبریز، تبریز! انگاری اگر دست خود را درازکنی به تبریز خواهی رسید؛ اما آن سیمهای خاردار به ما این اجازه را نمیدادند». او همیشه از کمکهای ایران در دوره ریاستجمهوری آیتالله (هاشمی به جمهوری آذربایجان یاد میکرد. از جمله گفته بود: «در زمان جدایی نخجوان از خاک آذربایجان به واسطه تعرض ارمنستان، روابط این جمهوری خودمختار با باکو و سایر شهرهای آذربایجان به طور کلی قطع شده بود. ما در آنجا برق و گاز نداشتیم، آب نیز بسیار کم بود و زندگی بسیار سخت و مشکل شده بود. در آن هنگام آقای هاشمی رفسنجانی رییسجمهور محترم و علی اکبر ولایتی، وزیر خارجه ایران، من را به تهران دعوت کردند. ما در آنجا مسأله کمک به نخجوان را مورد مذاکره قرار دادیم. بر اساس پروتکلی که به امضا رساندیم، صدور انرژی برق از ایران به نخجوان آغاز شد. کمکهای غذایی معینی نیز به نخجوان ارائه شد، رفت و آمد به واسطه پل موجود میان ایران-آذربایجان تا حدودی سهل گردید و سفرساکنان نخجوان به ایران و سفر ایرانیها به نخجوان و مسائل مربوط به تجارت مردم تسهیل یافت. کارهای بسیار دیگری نیز صورت گرفت.» منبع: کتاب «حیدر علیاُف و شرق»
[3] - آقای حیدر علیاُف، رییسجمهور فقید آذربایجان، در این باره گفته بود: «آقای هاشمیرفسنجانی به من گفت که به هنگام برگزاری تظاهرات در 4 اکتبر در جهت انجام کودتا در آذربایجان، سخنانی مبنی بر اینکه گویا ایران مسبب این حوادث بوده است، گفتهاند. نمیدانم چنین سخنانی بوده و یا نه اما اگر گفته شده باشد، هیچ گونه پایه و اساسی ندارد. من معتقدم که رویاروییها و تلاشهای برخی نیروهای جنایتکار برای انجام کودتا در داخل کشورمان هیچ رابطهای با جمهوری اسلامی ایران ندارد و نمیتواند داشته باشد. به همین دلیل نیز اگر کسی چنین سخنی گفته باشد من آنرا تکذیب میکنم. ممکن است که گفته باشند، اگر نگفته بودند این شایعات به گوش جامعه ایران نمیرسید. در دیدار با هاشمی رفسنجانی در این رابطه صحبت کردیم. من یک بار دیگر به اطلاع وی رساندم که روابط دوستانه و برادرانه ما بعد از این نیز ادامه خواهد داشت. باید هم در ایران و هم در آذربایجان، جلوی کسانی که میخواهند مانع این روابط ما شوند، گرفته شود. ما از طرف خود جلوی این اقدامات را میگیریم.»