خاطرات روزانه/ آیت الله هاشمی رفسنجانی/ سال ۱۳۷۳ / کتاب «صبر و پیروزی»

 دوشنبه 6 تیر 1373 // 17 محرم 1415 // 27 ژوئن 1994

تشدید جنگ در افغانستان و یمن و درگیر شدن نیروهای فرانسوی در رواندا از اخبار قابل توجه است. مطابق معمول دوشنبه‌ها، پیش از ظهر بیشتر به ملاقات نمایندگان مجلس گذشت.

[آقای ذبیح‌الله کریمی]، نماینده شوشتر، همراه یکی از اساتید دانشگاه که پس از بازنشستگی، در دانشگاه آزاد اسلامی تدریس می‌کرده و اخیراً ممنوع‌التدریس شده آمد. برای سفرم به شوشتر و توجه بیشتر به آثار تاریخی و دینی این شهر استمداد کرد. [آقای حسن قشقاوی]، نماینده شهریار آمد و برای سفرم و تأمین آب شهریار استمداد کرد. به او در خصوص قانون جدیدی که اخیراً در مجلس، به عنوان حمایت از شهرهای اطراف تهران گذرانده‌اند و ممکن است، منجر به ساخت و ساز بی‌رویه در استان تهران شود، تذکر دادم.

[آقای عبدالرحیم نوربخش]، نماینده مهاباد آمد و برای توجه به نیروهای بومی در کردستان و توجه بیشتر به اهل‌سنت و اظهار وفاداری آنها و کمک برای دانشگاه پیام نور استمداد کرد و در مورد امکان استان شدن مهاباد سئوال نمود.

دکتر [محمدکریم] شهرزاد، نماینده اصفهان و دکتر [پروین] سلیحی، [نماینده تهران] آمدند. در مورد ضرورت تعویض رییس دانشگاه علوم پزشکی توضیح دادند و برای مؤسسه جامعه زینب کمک خواستند.

اعضای کمیسیون کشاورزی مجلس آمدند. در اهمیت و اولویت کشاورزی در برنامه توسعه حرف زدند و پیشنهادهای مشخصی هم برای تقویت کشاورزی داشتند؛ حرف‌های خوبی گفتند. وعدة مساعدت بیشتر دادم. اعتراف داشتند که در این پنج سال به کشاورزی کمک زیادی شده و رشد خوبی داشتیم.

ظهر فاطی و عفت در دفترم بودند. فاطی دچار ضعف شده و از حال رفته بود. دکتر میلانی آمد. او این حالت را ناشی از ضعف می‌داند.

عصر شورای اقتصاد جلسه داشت. آسان‌تر کردن تخصیص ارز و عوارض برای صنایع یزد، به منظور کمک به طرح آب یزد مورد بحث بود.

پیش از غروب به خانه آمدم. مهدی آمد و برای سفر لیبی، دربارة مسائل مورد نظر دو کشور، نظرم را گرفت. قرار است فردا برای بُردن جواب نامه آقای قذافی برود.