خاطرات روزانه آیت الله هاشمی رفسنجانی سال ۱۳۶1 – پس از بحران
شنبه 10 مهر
اول صبح از نخست وزیری، خبرگزاری جمهوری اسلامی و وزارت کشور درباره انفجار دیشب
توضیح خواستم. نخستوزیر درباره اعلام عزای عمومی مشورت کرد که به خاطر فتح و پیروزی، قرار شد که امروز اعلام نشود.از آقای ]علی اکبر[ناطق]نوری[ راجع به تلف شدن دوسه میلیون ماهی قزل آلا در اثر نشت مایعات زبالههای شهرداری در جاجرود توضیح خواستم. گفتند که دارند رسیدگی میکنند. مقدار زیادی از وقتم صرف مطالعه مکاسب محرمّه برای خطبه نماز جمعه شد.ظهر با آقای رئیس جمهور مهمان احمد آقا بودیم. امام هم تشریف آوردند و با ایشان نماز خواندیم و ناهار خوردیم. امام به خاطر ممنوعیت نمک و قند، غذای مخصوص داشتند. جلسه خیلی با صفا بود. قبل از غذا و ضمن غذا، درباره مسایل متعددی با امام صحبت کردیم. قبل از آمدن امام و بعد از آن، خودمان درباره وضع حزب توده و خطرهای آن، ضعف سیاسی ایدئولوژیک ارتش و نیروی هوایی، ضرورت شرکت آقای خامنهای در جلسات ]هیأت[ دولت برای جلوگیری از بروز اختلاف بین وزرا، جنگ و چیزهای دیگر بحث کردیم. ساعت چهارونیم آقای خامنهای رفتند.آقای محسن رضایی آمد و از روی نقشه، عملیات مسلم بن عقیل را که در آن ارتفاعات غرب سومار و مشرف بر مندلی عراق آزاد شده بود، توضیح داد. از امداد الهی، برنامههای آینده و ... گفت. شب به خانه آمدم و به مطالعه پرداختم. خانم شهید بهشتی تلفن کرد و درباره حل مسئله مالیات بر ارث ـ که چیزی جز خانه مسکونی نیست ـ صحبت کرد.