در خانه تنهایم. تا ساعت دوازده یکسره مطالعه کردم و نوشتم. بچهها که برای مسابقه اسب سواری رفته بودند، بعد از ناهار آمدند. عصر احمد اسکندر وزیر اطلاعات و ناصر قدوره معاون وزارت خارجه سوریه همراه آقای دکتر ولایتی آمدند. هدفشان روشن کردن وضع کنفرانس سران عرب و موضع سوریه، مخصوصاً در رابطه با عراق بود که در مجموع اطمینان دادن به ما در مورد حرفهای آقای حافظ اسد که ضمن نطق سه ساعتهای، دفاع از جمهوری اسلامی ایران و حمله به صدام پرداخته بود، نقل کرد و اثراتی که در تعدیل قطعنامه سران عرب در رابطه با اسرائیل و فلسطینیان داشتهاند و تکذیب تصویب قطعنامه مربوط به حمایت از عراق. او گفت که ملک حسن خواست این را به گردن کنفرانس بگذارد ولی سوریه اعتراض کرد و اگر چه او گفته بود که اعتراضی نرسیده ولی سوریه کتباً اعتراض کرده بود. او همچنین گفت که موضع عربستان و شیوخ خلیج فارس هم بد نبوده.تلفنی با آقای خامنهای و آقای ]میرحسین[موسوی، درباره مسایل جاری کشور صحبت کردم و هم
با آقای سرفرازی برای تشکیل جلسهای برای بررسی کاندیداهای مجلس خبرگان و کیفیت عمل. شب بیشتر به اخبار گوش دادم.