جمعه، ۱۹ شهریور
در خانه ماندم. آقای امامی [کاشانی] نماز جمعه را خواندند. احمد آقا آمد و راجع به مسائل کشور، جنگ و... صحبت کردیم. گفت که امام به خاطر قساوت ضدانقلاب ناراحتاند. آیتالله منتظری تلفن کردند و تأکید بر لزوم عملیات در جبهه و اعزام پزشک و روحانی به جبهه داشتند
. قطعنامههای کنفرانس سران عرب در فاس منتشر شد و بالاخره به موجودیت اسرائیل اعتراف کردند و اشتباه عظیمی مرتکب شدند.
عفت و فاطی از مدینه تلفن کردند. یاسر با شوخی ضربهای به دستم زد که مجروح شد؛ میخواست من را غفلتاً در استخر بیندازد. شب به تلویزیون و رادیو گوش دادم و رادیو فارسی عراق را گرفتم. حرف حسابی ندارد و دروغ میگوید و فحش میدهد.