امروز اول ماه مبارک رمضان است. ساعت سه و نیم بامداد، برای سحری خوردن با زنگ ساعت برخاستیم. سکینه خانم، سحری آماده کرده بود. مهدی و یاسر و فرشته، همه بیدار شدند. سحری خوردیم. عفت هم بااینکه سحری نمیخورد، بیدار شد؛ کسالت دارد.
بعد از نماز صبح تا ساعت هفت خوابیدم. به دفترم رفتم. کارها را انجام دادم. [مسئولین] حزبالله لبنان آمدند. از وضع لبنان و سیاست ما و کمکهای ما، اظهار تشکر کردند. درباره آینده لبنان و منطقه و عراق مذاکره شد. گفتم با مسلمانان عراق، همکاری کنند.
دکتر فتحی شقاقی و یک نفر دیگر از جبهه اسلامی نجات فلسطین آمدند. تحلیلی از مسئله فلسطین و اسرائیل ارائه دادند و کمک بیشتر خواستند؛ قول کمک دادم و کمک همهجانبه را مشروط به اسلامی بودن مبارزه کردم. آقای احمد جبرئیل[رهبر جبهه خلق
برای آزادی فلسطین] و همراهان آمدند. او از سیاست حکیمانه جمهوری اسلامی در بحران خلیجفارس تقدیر کرد و خواستار حذف صدام و همچنین کمک به فلسطینیان و حفظ سازمان آزادیبخش فلسطین بود.
دکتر ولایتی، [وزیر امور خارجه] آمد و گزارش سفر به عمان را داد. با [آقای سعود الفیصل] وزیر امور خارجه عربستان، راجع به حج و برقراری روابط، به توافق رسیدهاند. راجع به همکاری با شورای همکاری خلیجفارس هم مذاکرات تفاهمآمیز داشتهاند. عصر شورای اقتصاد جلسه داشت. در مورد قیمت ادوات کشاورزی و کتب درسی تصمیمگیری شد. اعضای شورا، افطار مهمان من بودند.