خاطرات روزانه آیتالله هاشمی رفسنجانی/ سال 1367/ کتاب «پایان دفاع ، آغاز بازسازی»
جمعه 17 تیر | 23 ذیقعده 1408 8 جولای 1988
تا ساعت ده ونیم در منزل مطالعه کردم. برای اقامه نماز جمعه به دانشگاه تهران رفتم. احساسات ضد آمریکایی مردم شدید است. بعد از نماز به مجلس رفتم. محسن و مهدی هم با من بودند.
بعد از ناهار و استراحت و خواندن گزارشها، ساعت چهار بعد از ظهر به سوی قم حرکت کردیم. ساعت پنج و نیم رسیدیم. آقای منتظری منتظرم بودند. تا ساعت هشت و نیم شب با ایشان درباره جنگ و مسائل جاری کشور مذاکره کردیم. ایشان هم معتقد به لزوم ختم جنگ از طرق سیاسی است؛ برای بازسازی نیروهای مسلح و اظهار آمادگی کردند که نمایندهای در ستاد [کل فرماندهی نیروهای مسلح] داشته باشند.
از جنوب خبر میدهند که دشمن در مقابل آبادان و خرمشهر تجمع کرده و بمباران و گلوله باران دارد و از شیمیایی هم استفاده میکند. به نیروی هوایی گفتم که آماده باشند و به نخست وزیر گفتم از امکانات استانداریها برای انتقال نیروها از شمال به جنوب استفاده شود. ساعت ده و نیم شب به منزل رسیدیم. کمی باران بارید.