یکشنبه 29 خرداد | 4 ذیقعده 1408 19 ژوئن 1988
نزدیک ساعت چهار صبح، با تلفن آقای رضائی بیدار شدم. اطلاع داد که دشمن در مهران حمله را آغاز کرده و در چند نقطه ناموفق بوده و در یک نقطه نفوذ کرده است. آقای روحانی و آقای شمخانی و آقای حسنی سعدی اطلاع دادند، در همان نقطه هم عقب رانده شدهاند. تأکید بر مقاومت و همکاری کامل ارتش و سپاه کردم. ساعت شش و نیم به مجلس رفتم.
خبر جدید حاکی بود که رخنه به مواضع ارتش در شمال مهران جدی است و آقای حسنی سعدی و شمخانی به سوی منطقه حرکت کردهاند. آقای محسن رضائی هم از ماؤوت به آن سو حرکت کرده است. نزدیک ساعت نه صبح، آقای [محمد] صدر از وزارت کشور از استانداری ایلام نقل کرد که جاده ایلام به مهران بسته شده وعقبه نیروهای سپاه هم به خطر افتاده است. به جلسه علنی رفتم. نمایندگان را هم در جریان گذاشتم، ولی براساس مقاومت رزمندگان.
تا ساعت ده ونیم با دلهره در جلسه ماندم و به دفترم برگشتم. خبرها ساعت به ساعت تلختر میشد. آقای رفیقدوست همراه با هیأت کرهای آمدند. پیام کیمایل سونگ [رهبر کره شمالی] را آوردند و از روابط اظهار رضایت کردند و تخفیف در قیمت نفت خواستند.
قرار بود اولین جلسه ستاد کل [فرماندهی کل قوا] را تشکیل دهم که به خاطر سفر بعضی از ارکان به عقب انداختیم. آقای [مجید] قاسمی رئیس بانک مرکزی آمد. وضعیت ارزی را گفت و از اینکه فشار سایر بخشها و مخصوصاً بخش کالاهای اساسی، مانع توجه بیشتر به نیازهای دفاعی است، اظهار نارضایتی کرد.
سرهنگ جمالی [جانشین فرمانده نیروی زمینی ارتش] توضیح داد که [15 تیپ] منافقین همکاری وسیعی با عراقیها داشتهاند. به صورت و شکل نیروهای خودی، پس از رخنه در خطوط ارتش به عنوان فراریهای خودی به قرارگاه لشکر آمدهاند و در آنجا فرماندهان را به رگبار بستهاند و قرارگاه را تصرف کردهاند و عملاً فرماندهی را فلج کردهاند؛ این خبر روز بعد تکذیب شد.
آقای محسن رضائی که به منطقه رسیده و در ایلام مستقر شده بود، چند بار تماس گرفت و گفت در صدد جمع آوری نیروها و ترمیم خط هستند. اواخر روز توانستند با فرمانده نیروی زمینی ارتش، برای همکاری در ترمیم خط و تشکیل خط جدید ارتباط برقرار کنند.
عراق تلاش دارد این عملیات را به اسم منافقین تمام کند که نپذیرد از مرزها عبور کرده است و منکر شرکت در عملیات میشود.