ساعت هشت صبح با هلیکوپتر به پرندک رفتیم. در پادگان شهید مصطفی خمینی برای پرسنل کمیته انقلاب سخنرانی کردم و نظام جمع و نمایشها را دیدم. ساعت ده و نیم به شهر برگشتیم. برای جلسه شورای بازسازی به دفتر رئیس جمهور رفتم. آخر جلسه درباره بنیاد جانبازان و دولت و مسائل جاری مذاکره شد.
عصر [آقای الکساندر ویسمرتنیخ] معاون وزارت خارجه شوروی به ملاقاتم آمد. درباره توسعه روابط و حل مسئله افغانستان صحبت کردیم. با صراحت گفت شوروی در گذشته راه انحرافی میرفت و اکنون پشیمان است و تغییرات اساسی در آینده خواهند داشت و با تعبیر به انقلاب از تحولات اخیر یاد کرد و گفت دموکراسی و شرکت مردم در امور اقتصادی تقویت میشود. برای سفر من به شوروی تأکید نمود.
مسئولان استان سیستان و بلوچستان و وزارت کشور آمدند. درباره مشکلات منطقه استمداد کردند. وجود جمع زیادی مهاجر افغانی، مشکلات زیاد اقتصادی و اخلاقی به وجود آورده: قاچاق، بیکاری، امراض مسری و ناامنی. تصمیماتی در جهت رفع اشکالات اتخاذ شد.
اطلاع دادند که حدود چهل اتومبیل که احتمالاً از منافقین باشد به استان سیستان و بلوچستان در مرز افغانستان وارد شده است. به نیروهای نظامی تأکید شد که آماده سرکوب باشند و آقای آشجع استاندار هم به منطقه برگشت. به خانه آمدم. سریال اوشین [= سالهای دور از خانه] را تماشا کردم. شام خوردم و سپس خوابیدم.