خاطرات روزانه آیت الله هاشمی رفسنجانی / سال ۱۳۶۷ / کتاب «پایان دفاع ، آغاز بازسازی»
امام پیغام داده بودند که درباره اصلاح قانون اساسی و عزل آقای منتظری مشورت شود.
دوشنبه 29 اسفند // 12 شعبان 1409 // 20 مارس 1989
برای کار نهایی لایحه بودجه و اصلاح لایحه براساس نظرات شورای نگهبان، به مجلس رفتم. ایراد مهمی نداشتند. سریعاً اصلاح شد. اعتبار نامه آقای فخر روحانی از کردکوی مطرح شد و رأی نیاورد، با اینکه تأیید آیتالله منتظری را هم داشت. در پایان چند جملهای در قدردانی از کمیسیون برنامه و بودجه صحبت کردم.
نامهای از نمایندگان در محکومیت ممنوعیت حجاب در دانشگاههای ترکیه خوانده شد. بعد از جلسه نمایندگان کرمان آمدند و اصرار داشتند که در تعطیلی عید به کرمان بروم.
به دفتر آیتالله خامنهای رفتم. با آقایان خامنهای و احمدآقا و موسوی اردبیلی جلسه داشتیم. امام پیغام داده بودند که درباره اصلاح قانون اساسی و عزل آقای منتظری مشورت شود. ایشان خبر داده بودند که بنا دارند آقای منتظری را از قائم مقامی برکنار کنند و راههای احتمالی کار را گفته بودند:
1 - احضار خبرگان و اعلام سلب صلاحیت ایشان به خبرگان به منظور اقدام خبرگان.
2- اعلان مستقیم سلب صلاحیت از سوی خودشان و چند راه دیگر.
دلیل عمده امام برعدم صلاحیت، نامهها و اظهارات اخیر آقای منتظری است.
پس از مذاکره، نظر آن شد که برای این چنین اقدامی، باید قبلاً قانون اساسی به گونهای اصلاح شود که مشکل رهبری و مدیریت ولایت فقیه پیش نیاید. توصیه شد که قبلاً نامه مستدل و قاطعی برای اتمام حجت و اصلاح احتمالی ایشان از سوی امام نوشته شود و در نامه، راه برای ادامه خدمت ایشان با کنترل و هدایت و مشورت باز باشد.
بعد از ناهار به دفترم رفتم. استراحتی کردم و سپس کارها را انجام دادم. به خانه رفتم. عفت و محسن از همدان برگشته بودند، ولی غار علیصدر را ندیده بودند؛ تعطیل بوده. فائزه و بچهها هم آمدند. لحظه سال تحویل با هم بودیم. شب فاطی و سعید هم که به رشت رفته بودند، رسیدند. عیدی مختصری به بچهها دادیم.