خاطرات روزانه آیتالله هاشمی رفسنجانی/ سال 1367/ کتاب «پایان دفاع ، آغاز بازسازی»
شنبه 13 اسفند | 25 رجب 1409 4 مارس 1989
ساعت شش و نیم صبح استاندار آمد. راجع به مسائل استان صحبت شد و از ضعف مدیریت بنیاد شهید انتقاد داشت و از شهردار اصفهان دفاع کرد. به نمایشگاه صنایع نظامی سپاه رفتیم و از یک زیر دریایی که ساخته بودند، بازدید کردم؛ 52 تُن وزن و 17 سرنشین ظرفیت دارد و یک هفته میتواند زیر دریا بماند. جالب و مهم است. از یک هلیکوپتر طراحی شده و ساخت سپاه بازدید شد. آن هم جالب است. قالبسازی، دوربینسازی، لیزر، شیمیایی و ... چیزهای دیگر را هم دیدیم. خیلی زحمت کشیدهاند.
از آنجا به پادگان الغدیر رفتیم و در مراسم صبحگاه صحبت کردم. چون برنامه اول بیش از حد مقرر طول کشیده بود، این برنامه را کوتاه کردم. از کلاسهای آموزش توپخانه سپاه بازدید کردم و با ماشین، گشتی در پادگان زدم. از آنجا به مرکز انرژی هستهای رفتم و از چند بخش بازدید کردم.
حدود ساعت یک بعد از ظهر به دانشگاه صنعتی اصفهان رفتم. دانشجویان و اساتید استقبال گرمی داشتند. اجتماع عظیمی برپا بود. یک ساعت از جمله درباره مسئله سلمان رشدی صحبت کردم. از آنجا به هسا[= هلیکوپتر سازی ایران] رفتیم. بعد از ناهار و استراحت و نماز در جلسهای تاریخچه و وضع موجود را گفتند. پیش از انقلاب شرکت بل کار را شروع کرده و با انقلاب تعطیل شده، اول هلیکوپترسازی بوده و اکنون هواپیماسازی و هلیکوپترسازی میشود. ساختمانها خیلی عظیم است، ولی ماشین آلات آماده نشده. هواپیمای بدون سرنشین [ابابیل] را پرواز دادند که از راه دور کنترل میشود. یکی با چتر برگشت و دیگری چترش باز نشد. ساصد [= سازمان صنایع دفاع] با ساخت هواپیما توسط نیروی هوایی موافق نیست.
مغرب به پایگاه هشتم رفتیم. بعد از نماز در مراسم فارغالتحصیلی خلبانان دوره هشتم آموزش خلبان شرکت کردیم. گزارش را شنیدم و جوایز را دادم و صحبت کردم. از سیمیولاتور آموزش خلبان اف - 14 دیدن کردم و سپس از تسترهای رادارها که اخیراً عملیاتی شده و خودشان آن را خیلی مهم میدانند، بازدید شد.
اعضای شورای حزب جمهوری اسلامی آمدند. درباره مسائل روز مذاکره شد. شام خوردیم و مصاحبهای با تلویزیون راجع به سفر اصفهان انجام شد و به سوی تهران پرواز کردیم. خسته بودم. ساعت دوازده شب به خانه رسیدم.