خاطرات روزانه آیتالله هاشمی رفسنجانی/ سال 1367/ کتاب «پایان دفاع ، آغاز بازسازی»
چهارشنبه 26 بهمن | 8 رجب 1409 15 فوریه 1989
ساعت شش و نیم صبح بیدار شدم. بعد از نماز تا ساعت هشت کارهای دفتر را انجام دادم. در گزارشها مسئله کتاب آیات شیطانی و حکم امام به اعدام سلمان رشدی، انعکاس وسیع و منفی دارد. در جلسه علنی در این ارتباط صحبت کردم ولی به عنوان توطئه کفر جهانی برای شکستن قدرت اسلام و پس از صحبت با رأی اکثریت حضار، جلسه را به عنوان اعتراض به این توطئه تعطیل کردیم. مدتی با نمایندگان در این خصوص و نیز درباره علاج گرانیها و بدحجابی صحبت کردیم.
آقای مجید انصاری آمد. به اظهارات اخیر آیتالله منتظری، هم به عنوان نادرست بودن نسبت سانسور و استبداد و طرد نیروهای عادل و ... و هم به عنوان ضرر به وحدت و ایمان جامعه و سوء استفاده دشمنان انتقاد داشت و در خصوص نوشتن نامه سرگشاده به ایشان مشورت کرد. گفتم نامه سرگشاده مصلحت نیست. نباید به شخصیت ایشان آسیب وارد شود؛ قبول کرد که نامه خصوصی بنویسد.
[آقای احمد بلوکیان] نماینده کاشمر آمد. از اذیتهای خط تندرو در کاشمر شکایت داشت و برای برگرداندن آقای [حبیب الله] محمدیان امام جمعه سابق - که تحت فشار آنها به قم رفته است- استمداد کرد. هیأت رئیسه جلسه داشت. درباره راهپیمایی از مقابل مجلس، به دعوت نمایندگان در روز جمعه صحبت شد. اکثریت موافق بودند و من مخالف.
عصر نمایندگان شهرکرد و خرمشهر آمدند. برای حل مشکلات حوزه انتخابیه خود استمداد کردند. آقای عبدالله نوری آمد. به مواضع تند وزیر کشور انتقاد داشت. درباره مشکلات نیروهای مسلح مذاکره کردیم. تا ساعت هشت شب در دفترم کار کردم.
آقای [محمد حسن] زورق تلفنی گفت که آقای [شیخ حسن] صانعی از طرف بنیاد 15 خرداد اطلاعیه داده که به کشنده سلمان رشدی جایزه نقدی میدهد. مشورت کرد، گفتم از بیت امام بپرسند و سر انجام از امام سئوال شد، موافق بودند. خبر منتشر شد. برای بعضیها این همه عکسالعمل در مقابل این حادثه توجیه ندارد.
-