شنبه 3 دی | 14 جمادی الاول 1409 24 دسامبر 1988
ساعت هشت و نیم صبح به مجلس رسیدم. تا ساعت ده گزارشها را خواندم. بالاخره اعلان شد که هواپیمای ساقط شده آمریکایی در اثر فرسودگی دچار سانحه شده و خرابکاری نبوده است. آقای [احمد] زرگر آمد و گزارش [عملکرد] دادگاه [مبارزه با مفاسد و] منکرات را داد. آقای جواد لاریجانی آمد. گزارش سفر به کشورهای اروپایی را داد و راجع به سفر من مذاکره شد. گفتم بهتر است بعد از زمستان برویم. مهندس کاظمی آمد و طرحی برای توسعه ساخت مسکن آورد.
مادر انیس نقاش لبنانی - که در پاریس زندانی است - آمد و برای استخلاص پسرش استمداد کرد. برادر محمد صالح شهید هم همراهش بود. همسر شهید محمد صالح، خواستار ارتباط با عفت بود که گفتم تلفن کند. پانصد دلار و یک سکه و دو جلد قرآن به آنها دادم؛ پیرزن فرسودهای است. شوهرش هم فوت کرده و در خانه پسر دیگرش در امارات زندگی میکند. گویا فرانسویها به او گفتهاند که اگر ایران اصرار کند، انیس آزاد میشود.
ظهر فرماندهان سپاه آمدند و برای بودجه خودشان استمداد کردند. عصر آقای [محمد علی] نظران [رئیس کمیسیون امور اسرا] آمد. درباره اسرا و مسائل دیگر ارتش مذاکره شد. شب جلسه سران قوا در نخست وزیری بود. درباره مراسم جشن سالگرد انقلاب، مبارزه با منکرات و بدحجابی و مسائل جاری کشور مذاکره شد. ساعت ده و نیم شب به خانه رسیدم.