خاطرات
  • صفحه اصلی
  • خاطرات
  • خاطرات روزانه آیت‌الله هاشمی رفسنجانی/ سال 1367/ کتاب «پایان دفاع ، آغاز بازسازی»

خاطرات روزانه آیت‌الله هاشمی رفسنجانی/ سال 1367/ کتاب «پایان دفاع ، آغاز بازسازی»

  • یکشنبه ۲۷ آذر ۱۳۶۷

یکشنبه 27 آذر 1367   |   8 جمادی‌الاول 1409        18 دسامبر 1988

بعد از نماز تا ساعت هشت صبح کارهای دفتر را انجام دادم . تا آخر وقت در جلسه علنی بودم. در تنفس با دو نفر از جانبازان قطع نخاعی و فرماندهان سپاه لرستان مذاکره کردم. ظهر محسن آمد. فیلمی از برنامه پرتاب دو موشک زمین به زمین یکصد و شصت کیلومتری ساخت سپاه آورد که هر دو روی لانچر منفجر شده. مدعی است یکی به خاطر بدی رزین و دیگری به خاطر افتادن از روی لانچر معیوب بوده است.

عصر آقای بهزاد نبوی آمد. گزارش سفر به لیبی را داد و خواستار توجه بیشتر به لیبی شد. علمای دامغان و استاندار سمنان آمدند. خواستار کمک به تأسیس دانشگاه دولتی در دامغان بودند. ساختمانی در حال ساخت دارند. جمعی می‌خواهند به خرج مردم غیر انتفاعی باشد و بعضی می‌خواهند تحویل دولت شود. تا ساعت هشت شب در دفترم کار کردم. به خانه آمدم. تلفنی با احمدآقا درباره نامه به گورباچف صحبت کردم. توصیه کردم لحن نامه به گونه‌ای باشد که آنها را نرنجاند.